۱۳۸۶ بهمن ۹, سهشنبه
شعار - مرگ بر دیکتاتور- دانشجویان شجاع در تهران
دوشنبه، 8 بهمن ماه 1386 برابر با 2008 Monday 28 Januaryدر حالی که مسئولین دانشگاه تهران اعلام کرده اند به خواسته های صنفی دانشجویان کوی دانشگاه رسیدگی خواهند کرد، اعتراضات دانشجویان برای سومین شب متوالی در محوطه کوی دانشگاه ادامه یافت.به گزارش خبرنامه امیرکبیر ساعت ۷:۳۰ یکشنبه شب، ۷ بهمن ماه، در حدود ۵۰۰ نفر از دانشجویان ساکن کوی دانشگاه تهران با تجمع در محوطه کوی به اعتراضات خود پیرامون مطالبات صنفی و سیاسی خود ادامه دادند.دانشجویان ابتدا با خواندن شعار «یار دبستانی» و سر دادن شعارهایی همچون «رئیس بی لیاقت استعفا استعفا»، «دانشجوی زندانی آزاد باید گردد» و… به راهپیمایی در صحن کوی پرداخته و به تدریج مقابل درب دانشکده فنی کوی جمع شدند.این در حالی بود که دقایقی پس از آغاز تجمع دانشجویان نیروی انتظامی و گارد ضد شورش به همراه مامورین لباس شخصی در خیابان امیرآباد مستقر شده بودند. تعداد نیروهای پلیس ضد شورش بیش از هفتاد نفر بود که با تعداد زیادی خودرو از جمله دو اتوبوس، چهار مینیبوس و یک خودروی کورکننده آنتن تلفن همراه، در اطراف کوی دانشگاه مستقر شدند.نیروی انتظامی به طرف دانشجویان تجمع کننده داخل کوی اقدام به سنگ پراکنی کردند که دانشجویان نیز در اقدامی متقابل به طرف مامورین نیروی انتظامی مستقر در خیابان سنگ پرتاب می کردند. نیروهای گارد ویژه همچنین در اقدامی تحریک آمیز در پاسخ به شعارهای دانشجویان بر علیه نیروی انتظامی دانشجویان را «هو» می کردند و نیروهای گارد در خیابان امیرآباد مقابل خوابگاه دانشجویان رژه می رفتند.پس از آن که جمعیت دانشجویان تجمع کننده مقابل درب فنی به بیش از ۷۰۰ نفر رسیده بود، اقدامات تحریک آمیز نیروی انتظامی و فشار جمعیت موجب شکسته شدن درب فنی و خارج شدن دانشجویان از کوی شد. دانشجویان درحالی که شعار «مرگ بر دیکتاتور» سر می دادند چند متر وارد خیابان شدند.در پی این حرکت دانشجویان، گارد ویژه در اقدامی بی سابقه با حمله به طرف دانشجویان، آن ها را تا داخل کوی تعقیب و دانشجویان تجمع کننده را مورد ضرب و شتم قرار داد. در پی ضرب و شتم دانشجویان حدود ۱۸ نفر از دانشجویان جراحاتی در ناحیه سر، صورت، پا و دست برداشتند. گارد ویژه همچنین در داخل کوی اقدام به دستگیری ۴-۵ نفر از دانشجویان نمود.پس از این حرکت، نیروهای گارد از کوی خارج شده و به داخل خیابان باز گشتند. دانشجویان نیز با انتقال مجروحین به داخل نمازخانه، همچنان به تجمع و سر دادن شعار در محوطه کوی ادامه دادند. جمعیت دانشجویان در ساعت ۱۰ شب به بیش از ۱۰۰۰ نفر رسیده بود و دانشجویان شعارهای تند سیاسی بر علیه مسئولین نظام سر می دادند.دانشجویان از داخل کوی و پشت بام ساختمان خوابگاه های کوی اقدام به پرتاب سنگ و مواد آتش زا به داخل خیابان کردند. گارد ضد شورش در مقابل این حرکت به حالت نشسته درآمده و سپرهای خود را روی سر خود گرفته بود، تا سنگ و مواد آتش زا به آن ها آسیبی نرساند. اما با این وجود چند نفر از مامورین نیروی انتظامی مجروح و با آمبولانس به بیمارستان منتقل شدند.تجمع دانشجویان تا دقایقی مانده به نیمه شب ادامه داشت و در چند نوبت پس از تجمع دانشجویان مقابل درب ها، مامورین نیروی انتظامی با حمله به سمت دانشجویان آن ها را از پشت درب های کوی متفرق می کردند. دانشجویان شعار می دادند «دانشجو می میرد، ذلت نمی پذیرد»، «زنجانی بی عرضه، برو برگرد به حوزه» و… .در حالی که جو رعب و وحشت در میان دانشجویان ساکن کوی از حمله شبانه نیروهای لباس شخصی به کوی حاکم شده، همانند اتفاقی که در ۱۸ تیر سال ۷۸ افتاد، معترضین به تجمع خود خاتمه داده و به اتاق های خود بازگشتند.حرکت اعتراضی دانشجویان ساکن کوی دانشگاه تهران روز جمعه و در پی پایین بودن کیفیت غذا آغاز و این اعتراض به خیابان کشیده شد. همان روز قمصری، معاون دانشجویی دانشگاه تهران، با حضور در میان دانشجویان و انتقاد از کشیده شدن اعتراضات به خیابان قول پیگیری مطالبات صنفی دانشجویان را داد. دانشجویان روز شنبه نیز تجمع مشابهی را در کوی برگزار کردند.ما فرزندان كاوه و سیاوشیم، تا سقوط این نظام از پا نمی نشینیماز وبلاگ کمپین آزادی و برابری (پلی تکنیک)تظاهرات خشمگینانه بیش از١٥٠٠ تن از دانشجویان دانشگاه تهران كه از عصر روز یکشنبه آغاز شده بود در زیر حملات مأموران انتظامی و برف سنگین تا ساعت٢١:٣٠ دقیقه ادامه داشت.در این تظاهرات دانشجویان از جمله شعار می دادند: ما فرزندان كاوه و سیاوشیم، تا سقوط این نظام از پا نمینشینیم / حکومت زور نمیخوایم، پلیس مزدور نمیخوایم / احمدی پینوشه، ایران شیلی نمیشه / محمود احمدی نژاد، عامل تبعیض و فساد / دانشجو میمیرد، ذلت نمی پذیرد / دانشگاه پادگان نیست و دانشجوی زندانی آزاد باید گردد.مأموران گارد ویژه كه در طول تظاهرات مرتباً كمك میخواستند و دسته های تازه نفس به صحنه میآوردند، با استفاده از ماشینهای آبپاش و باتون به دانشجویان حمله میكردند. گارد ویژه ضد شورش و نیروی انتظامی از در جنوبی کنار دانشکده فنی وارد کوی دانشگاه میشود و ٢٠ نفر از دانشجویان معترض را دستگیر میکند.در جریان درگیری دانشجویان با گارد ضد شورش بیش از ٦٠ نفر از دانشجویان زخمی شده اند. اما دانشجویان كه درِ قفل شده دانشگاه را شكسته بودند و با پرتاب سنگ به درگیری با مأموران ادامه دادند، چندبار آنها را به عقب راندند.دانشجویان در ساعت ٢١:٣٠ دقیقه اعلام كردند كه تظاهرات را موقتاً پایان میدهند و امروز دوشنبه ٧ بهمن در صورتی كه خواست هایشان برآورده نشده باشد، اعتراضات را با شدت بیشتری از سر خواهند گرفت.ورود گارد ضد شورش به محوطه کوی دانشگاهناآرامی بی سابقه در کوی دانشگاه تهران/ ورود گارد ضد شورش به محوطه کوی دانشگاه و مجروح شدن تعدادی از دانشجویانادوارنیوز: کوی دانشگاه تهران برای دومین شب متوالی شاهد اعتراض و تجمع دانشجویان و ورود بی سابقه یگان ضد شورش به محوطه کوی و ضرب و جرح دانشجویان بوده است.دانشجویان ساکن کوی مطابق قراری که دیشب و به هنگام پایان تجمع گذاشتند از ساعت 20 امشب در محوطه کوی تجمع کرده، سپس به سمت سمت درب فنی کوی دانشگاه تهران حرکت کرده و اقدام به سر داد شعار نمودند. دانشجویان که در شبهای گذشته عمدتا خواسته های صنفی داشته اند در تجمع امشب اقدام به سر دادن شعارهای تند سیاسی کرده اند. مهمترین شعار دانشجویان برکناری عمید زنجانی رییس روحانی دانشگاه تهران است.این در حالی است که نیروهای ضد شورش در برابر درب کوی صف آرایی کردند.شاهدان عینی گزارش می دهند یگان ویژه ضد شورش برای ترساندن دانشجویان اقدام به رژه در برابر درب فنی کوی در خیابان امیرآباد کرده است که به دنبال این اقدام پلیس، دانشجویان خشمگین با هجوم به سمت درب فنی کوی پس از شکستن این درب قصد ورود به خیابان امیرآباد را داشته اند که پلیس ضمن مقاومت در برابر این تلاش دانشجویان در اقدامی بی سابقه از تیرماه 78 با ورود محدود به محوطه کوی دانشگاه تهران اقدام به ضرب و شتم دانشجویان می کند.همچنین تعدادی از دانشجویان در جریان این درگیری و تعقیب و گریز از ناحیه سر و دست دچار شکستگی شده اند. در مقابل تعدادی از نیروهای پلیس نیز زخمی شده اند و با آمبولانس از خیابان امیراباد به بیمارستان انتقال داده شده اند. گفتنی است نیروهای پلیس پس از عقب راندن دانشجویان از محوطه کوی خارج شده اند.در حال حاضر برق کوی دانشگاه قطع شده و دانشجویان نگهبانی کوی را به آتش کشیده اند.
۱۳۸۶ بهمن ۲, سهشنبه
زندان در زندان؟
منضور زندان در زندان چیست؟
با اینکه در ایران هیچ نوع ازادی که طبق معیارهای حقوق بشر وجودندارد و احاد مردم نفض گسترده ابتدایی ترین حقوق انسانی می شود وحشی گری که درمورد ازادی خاهان ایران از جمله دانشجو یا ن-زنان-کارگران واقشار جامه ایرانی میشود اما اینبار حاکمیت نالایق برای کنترل بیشتربر همیه امورات مردم مرزایران-ترکیه رابا دیواری بلند بسته تا زندان بزرگتراز زندانهای مخوف ایجاد کرده باشد .واین پرژه اینبار همه مردم ایران را در بر گرفته تا ایران سرنوشت شوم گروگانگیری ملایان حاکم بر ایران باشد
شما این رفتار رژیم را چه می نامید
همیشه به خود مشغول
داريوش همايون
از هنگامی که طرفهای انقلاب اسلامی يکی پس از ديگری به دست خود مغلوب حزب اللهیهای پيروزمند شدند و بازماندگانشان موج موج به بيرون گريختند سه جنگ "اصلی،" جنگ با رژيم برخاسته از انقلاب، جنگ برای رهائی و باز سازی ایران، را زیر سایه گرفته است. نخست جنگ برسر مسئوليت شکست بود. "مسئوليت" شکست از اينجا آورده شده است که تا مدتهای دراز بيشتر انقلابيان شکست خورده حاضر نبودند انقلاب را از فرزندش، جمهوری اسلامی "نه يک کلمه کمتر نه يک کلمه بيشتر،" جدا کنند و "انقلاب خيانت شده" و "انقلاب مصادره شده" و "نجات انقلاب" نقل دهان کسانی بود که نمیتوانستند رابطه آشکار ميوه و درخت را باور کنند ــ انقلاب خوب بود و اگر بد درآمد به خودش ارتباطی نداشت و مسئولش دیگران بودند. در اردوی شکست خوردگان اصلی نيز همين چشم بستن بر مسئوليت شخصی در پیروزی انقلاب، به تئوریهای توطئه و بکار بردن اصطلاحاتی مانند فتنه يا کودتای خمينی ميدان میداد. چنانکه فرنگیها میگویند شکست یتیم است ــ هیچ کس زیر بار پدریش نمیرود. اما توجیه انقلابی که رهبری و پیامش از آغاز روشن، و از سوی اکثریتی از مردم و همه نیروهای سیاسی مخالف رژیم پادشاهی پذیرفته بود؛ و هر چه بر آن گذشت وفاداریش را به اصولی که از آغاز اعلام داشته بود بیشتر نشان داد، دشوار و اندک اندک ناممکن شد و دست و پا زدنهای توجیه گران به جاهای خندهآور و ترحمانگیز رسید. پر سر و صداترین سخنگویان تئوریهای توطئه و انقلاب مصادره شده و خیانت شده دیگر در میانه نیستند. بازماندگان معدودشان همان دست و پاهای ترحمانگیز را در میان بیاعتنائی عمومی میزنند. امروز سادهترین ذهنها نیز میتواند منطق آن ضربالمثل لاتین را دریابد: پایان بستگی به آغاز دارد. آگاهی روزافزون بر کم و کاستیهای جدی پیش از انقلاب و سیاهکاریهای هر روزه "نهضت ما حسینی، رهبر ما خمینی" جائی برای تکرار یاوههای بیست و چند سال پیش نمیگذارد. دومين جنگ برسر پادشاهی و جمهوری بود که بر تند و تيزی جنگ اول میافزود. تبعيديان و مهاجرانی که سيلآسا از ايران به بيرون میزدند حتی اگر بيشترشان خود در انقلاب شرکتی داشتند به پشيمانی و نستالژی روزافزون دچار میشدند. مقايسه روزگار پريشان کشور با گذشتهای که هرچند پر از اشکالات سياسی و ساختاری، ولی رو به پيشرفت بود و جهانبينیاش با جهان نوين غرب همسوئی داشت و برطرف کردن اشکالاتش زمان میخواست و نه انقلاب، آنهم به رهبری آخوند و حزباللهی، ناگزير پيش میآمد. هرچه روزگار بدتر میشد اين مقايسه بيشتر به سود هواداران پادشاهی کار میکرد و بر بازندگان دیگر سختتر میافتاد و جنگ بالاتر میگرفتــ آنان خود را دوبار شکست خوردهء انقلاب خویش مییافتند. با گذشت زمان و جابجائی نسلی، و کاهش اهمیت سیاسی عامل نستالژی، از نگرانیهای مخالفان پادشاهی کاسته شد و در اردوی موافقان نیز خستگی و گاه نومیدی، از حالت طلبکارانه کاست. از این گذشته رفتن به ژرفای واپسماندگی و ضعف سیاسی جامعه ایرانی نشان داد که مسئله در شکل حکومت نیست و در نظام و فرهنگ سیاسی است وگرنه نتیجه در هردو صورت یکی خواهد بود. بیربط بودن گفتمان جمهوری و پادشاهی بیش از همه در تلاشهای بیحاصل جمهوریخواهان و سلطنتطلبان برای به رشته درآوردن همفکرانشان آشکار گردید. جمهوریخواهانی که کوشیدند جمهوری را با دمکراسی یکی جلوه دهند (همین ترفندی که اکنون در مورد فدرالیسم زبانی بکار میرود) با نمونههای بیشمار نظام جمهوری در خدمت بدترین استبدادها، روبرو شدند. رسیدن به وحدت سازمانی، حتی به همرائی، بر پایه جمهوریخواهی نیز با همه انرژی که در آن صرف شد به جائی نرسید. سلطنتطلبان که همه سالهای پس از انقلاب را در تکرار شعار متحد شدن با یکدیگر یا بوجود آوردن نهادهای گوناگون رهبری برگرد پادشاهی گذراندهاند امروز در همان بیست و چند سال پیش بسر میبرند. مسئله ایران در این لحظه تاریخی شکل حکومت نیست؛ چیزهای دیگری است. جنگ سوم از دوره رياست جمهوری رفسنجانی و آن "هشت ساله خونين فربهی" آغاز شد که دو دهه گذشته را فراگرفته است و موضوع آن همکاری با بخشهائی از جمهوری اسلامی است. در آغاز، اميدهای بسياری از مخالفان پيشين رژيم اسلامی در طیف جمهوریخواه به ميانهروان و سازندگانی بود که ترور گسترده و آدمکشیهای زنجيرهای را بجای ميانهروی، و بساز و بفروشی را بجای سازندگی گذاشتند. آنگاه دوم خرداديان با وعده جامعه مدنی و قدرتبخشی به مردم آمدند و بسياری از آن مخالفان را به سوی خود کشيدند، ولی دوم خرداد از سومين سالش نمايش بیزار کنندهای از پشت کردن به مردم در درون، و فريب دادن افکار عمومی در بيرون گرديد. اکنون جمهوریخواهان رنگارنگ، سرخورده و تهی دست از تجربه ناشاد درگیری خود با سیاستبازیهای جناحهای رژيم که در اصل یکی هستند، یکایک با نگاه تازهتری به مبارزه مینگرند. عموم آنان اکنون در کنار مبارزان دیگر چشم به کوشندگان جامعه مدنی ایران دوختهاند که بی هیچ توهمی درپی دگرگونی بنیادی نظام و فرهنگ سیاسی هستند و اگر هم در تاکتیکها به ضرورت کوتاه میآیند در هدف و آرمان دارند به آنجا میرسند که روشنترین تبعیدیان مدتهاست رسیدهاند. این هر سه جنگ اکنون نشانههای فرسایش زمان را بر خود دارند و اجتماع سیاسی ایران در بیرون و جامعه سیاسی بزرگتر در درون به نظر میرسد وقت هرچه کمتری بر سر آنها هدر میدهند. اما اگر آن جنگها به درجات گوناگون از شور افتادهاند جنگ تازهای درگرفته است پیچیدهتر و بسیار خطرناکتر، که همگان را بازنده به جای خواهد گذاشت. در انقلاب اسلامی دست کم گروهی از ایرانیان، بدترین آنها، به نوائی رسیدند. از این آشی که چند سالی است از بیرون و درون برای کشور ما میپزند جز قدرتهائی که ایران را در ترکیب جمعیتی و سرزمینیاش بیش از اندازه بزرگ و نیرومند مییابند چیزی به کسی نخواهد رسید. دامن زدن به "حقوق ملی ملیتهای ایران" به زیان حقوق شهروندی همه افراد ملت ایران و فروکاستن دمکراسی و عدم تمرکز و انسانگرائی به زبان مادری چند قوم وگروه زبانی معین، هم اکنون پیامدهای زیانبارش را در برگرداندن مبارزه از جمهوری اسلامی، و تیز کردن آتش کینه زبانی و قومی در میان مردم ایران و دور تر ساختن نیرو های سیاسی از یکدیگر نشان داده است. درست در هنگامی که به ویژه با دگرگونی نسلی، با اثرات پردامنهاش بر همه موقعیت ملی ما، زمینه دارد برای جا افتادن یک گفتمان دمکراتیک و لیبرال (محدود به حقوق بشر) فراهم میشود دارند شکاف تازهای میان کسانی میاندازند که هیچ مشکل جدی با هم ندارند ــ اگر مانند همیشه به خود مشغول نباشند و اگر تنها به سخن یکدیگر گوش کنند. گوئی نیروهای سیاسی ایران محکوماند هرگز به راه همرائی بر اصول نیفتند. گوئی ما هرگز نمیباید سیاست را چنانکه در جامعههای متمدنتر میفهمند بورزیم.
از هنگامی که طرفهای انقلاب اسلامی يکی پس از ديگری به دست خود مغلوب حزب اللهیهای پيروزمند شدند و بازماندگانشان موج موج به بيرون گريختند سه جنگ "اصلی،" جنگ با رژيم برخاسته از انقلاب، جنگ برای رهائی و باز سازی ایران، را زیر سایه گرفته است. نخست جنگ برسر مسئوليت شکست بود. "مسئوليت" شکست از اينجا آورده شده است که تا مدتهای دراز بيشتر انقلابيان شکست خورده حاضر نبودند انقلاب را از فرزندش، جمهوری اسلامی "نه يک کلمه کمتر نه يک کلمه بيشتر،" جدا کنند و "انقلاب خيانت شده" و "انقلاب مصادره شده" و "نجات انقلاب" نقل دهان کسانی بود که نمیتوانستند رابطه آشکار ميوه و درخت را باور کنند ــ انقلاب خوب بود و اگر بد درآمد به خودش ارتباطی نداشت و مسئولش دیگران بودند. در اردوی شکست خوردگان اصلی نيز همين چشم بستن بر مسئوليت شخصی در پیروزی انقلاب، به تئوریهای توطئه و بکار بردن اصطلاحاتی مانند فتنه يا کودتای خمينی ميدان میداد. چنانکه فرنگیها میگویند شکست یتیم است ــ هیچ کس زیر بار پدریش نمیرود. اما توجیه انقلابی که رهبری و پیامش از آغاز روشن، و از سوی اکثریتی از مردم و همه نیروهای سیاسی مخالف رژیم پادشاهی پذیرفته بود؛ و هر چه بر آن گذشت وفاداریش را به اصولی که از آغاز اعلام داشته بود بیشتر نشان داد، دشوار و اندک اندک ناممکن شد و دست و پا زدنهای توجیه گران به جاهای خندهآور و ترحمانگیز رسید. پر سر و صداترین سخنگویان تئوریهای توطئه و انقلاب مصادره شده و خیانت شده دیگر در میانه نیستند. بازماندگان معدودشان همان دست و پاهای ترحمانگیز را در میان بیاعتنائی عمومی میزنند. امروز سادهترین ذهنها نیز میتواند منطق آن ضربالمثل لاتین را دریابد: پایان بستگی به آغاز دارد. آگاهی روزافزون بر کم و کاستیهای جدی پیش از انقلاب و سیاهکاریهای هر روزه "نهضت ما حسینی، رهبر ما خمینی" جائی برای تکرار یاوههای بیست و چند سال پیش نمیگذارد. دومين جنگ برسر پادشاهی و جمهوری بود که بر تند و تيزی جنگ اول میافزود. تبعيديان و مهاجرانی که سيلآسا از ايران به بيرون میزدند حتی اگر بيشترشان خود در انقلاب شرکتی داشتند به پشيمانی و نستالژی روزافزون دچار میشدند. مقايسه روزگار پريشان کشور با گذشتهای که هرچند پر از اشکالات سياسی و ساختاری، ولی رو به پيشرفت بود و جهانبينیاش با جهان نوين غرب همسوئی داشت و برطرف کردن اشکالاتش زمان میخواست و نه انقلاب، آنهم به رهبری آخوند و حزباللهی، ناگزير پيش میآمد. هرچه روزگار بدتر میشد اين مقايسه بيشتر به سود هواداران پادشاهی کار میکرد و بر بازندگان دیگر سختتر میافتاد و جنگ بالاتر میگرفتــ آنان خود را دوبار شکست خوردهء انقلاب خویش مییافتند. با گذشت زمان و جابجائی نسلی، و کاهش اهمیت سیاسی عامل نستالژی، از نگرانیهای مخالفان پادشاهی کاسته شد و در اردوی موافقان نیز خستگی و گاه نومیدی، از حالت طلبکارانه کاست. از این گذشته رفتن به ژرفای واپسماندگی و ضعف سیاسی جامعه ایرانی نشان داد که مسئله در شکل حکومت نیست و در نظام و فرهنگ سیاسی است وگرنه نتیجه در هردو صورت یکی خواهد بود. بیربط بودن گفتمان جمهوری و پادشاهی بیش از همه در تلاشهای بیحاصل جمهوریخواهان و سلطنتطلبان برای به رشته درآوردن همفکرانشان آشکار گردید. جمهوریخواهانی که کوشیدند جمهوری را با دمکراسی یکی جلوه دهند (همین ترفندی که اکنون در مورد فدرالیسم زبانی بکار میرود) با نمونههای بیشمار نظام جمهوری در خدمت بدترین استبدادها، روبرو شدند. رسیدن به وحدت سازمانی، حتی به همرائی، بر پایه جمهوریخواهی نیز با همه انرژی که در آن صرف شد به جائی نرسید. سلطنتطلبان که همه سالهای پس از انقلاب را در تکرار شعار متحد شدن با یکدیگر یا بوجود آوردن نهادهای گوناگون رهبری برگرد پادشاهی گذراندهاند امروز در همان بیست و چند سال پیش بسر میبرند. مسئله ایران در این لحظه تاریخی شکل حکومت نیست؛ چیزهای دیگری است. جنگ سوم از دوره رياست جمهوری رفسنجانی و آن "هشت ساله خونين فربهی" آغاز شد که دو دهه گذشته را فراگرفته است و موضوع آن همکاری با بخشهائی از جمهوری اسلامی است. در آغاز، اميدهای بسياری از مخالفان پيشين رژيم اسلامی در طیف جمهوریخواه به ميانهروان و سازندگانی بود که ترور گسترده و آدمکشیهای زنجيرهای را بجای ميانهروی، و بساز و بفروشی را بجای سازندگی گذاشتند. آنگاه دوم خرداديان با وعده جامعه مدنی و قدرتبخشی به مردم آمدند و بسياری از آن مخالفان را به سوی خود کشيدند، ولی دوم خرداد از سومين سالش نمايش بیزار کنندهای از پشت کردن به مردم در درون، و فريب دادن افکار عمومی در بيرون گرديد. اکنون جمهوریخواهان رنگارنگ، سرخورده و تهی دست از تجربه ناشاد درگیری خود با سیاستبازیهای جناحهای رژيم که در اصل یکی هستند، یکایک با نگاه تازهتری به مبارزه مینگرند. عموم آنان اکنون در کنار مبارزان دیگر چشم به کوشندگان جامعه مدنی ایران دوختهاند که بی هیچ توهمی درپی دگرگونی بنیادی نظام و فرهنگ سیاسی هستند و اگر هم در تاکتیکها به ضرورت کوتاه میآیند در هدف و آرمان دارند به آنجا میرسند که روشنترین تبعیدیان مدتهاست رسیدهاند. این هر سه جنگ اکنون نشانههای فرسایش زمان را بر خود دارند و اجتماع سیاسی ایران در بیرون و جامعه سیاسی بزرگتر در درون به نظر میرسد وقت هرچه کمتری بر سر آنها هدر میدهند. اما اگر آن جنگها به درجات گوناگون از شور افتادهاند جنگ تازهای درگرفته است پیچیدهتر و بسیار خطرناکتر، که همگان را بازنده به جای خواهد گذاشت. در انقلاب اسلامی دست کم گروهی از ایرانیان، بدترین آنها، به نوائی رسیدند. از این آشی که چند سالی است از بیرون و درون برای کشور ما میپزند جز قدرتهائی که ایران را در ترکیب جمعیتی و سرزمینیاش بیش از اندازه بزرگ و نیرومند مییابند چیزی به کسی نخواهد رسید. دامن زدن به "حقوق ملی ملیتهای ایران" به زیان حقوق شهروندی همه افراد ملت ایران و فروکاستن دمکراسی و عدم تمرکز و انسانگرائی به زبان مادری چند قوم وگروه زبانی معین، هم اکنون پیامدهای زیانبارش را در برگرداندن مبارزه از جمهوری اسلامی، و تیز کردن آتش کینه زبانی و قومی در میان مردم ایران و دور تر ساختن نیرو های سیاسی از یکدیگر نشان داده است. درست در هنگامی که به ویژه با دگرگونی نسلی، با اثرات پردامنهاش بر همه موقعیت ملی ما، زمینه دارد برای جا افتادن یک گفتمان دمکراتیک و لیبرال (محدود به حقوق بشر) فراهم میشود دارند شکاف تازهای میان کسانی میاندازند که هیچ مشکل جدی با هم ندارند ــ اگر مانند همیشه به خود مشغول نباشند و اگر تنها به سخن یکدیگر گوش کنند. گوئی نیروهای سیاسی ایران محکوماند هرگز به راه همرائی بر اصول نیفتند. گوئی ما هرگز نمیباید سیاست را چنانکه در جامعههای متمدنتر میفهمند بورزیم.
۱۳۸۶ دی ۳۰, یکشنبه
واکنش وزارت کشور ایران به شایعه رد صلاحیت ها
انتخابات قرار است روز بیست و چهارم اسفند، پانزده مارس انجام گیرد
علیرضا افشار، رئیس ستاد انتخابات ایران، گفته است بررسی صلاحیت نامزدهای هشتمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در چارچوب مقررات صورت می گیرد.
علیرضا افشار در گفتگو با خبرگزاری دولتی ایرنا در اظهارنظری که گمان می رود پاسخی به برخی انتقادهای چهره های مطرح جریان اصلاحات از روند احتمالی رد صلاحیت ها باشد گفت: "فریاد زدن، تیتر کردن اظهارات و زیر سئوال بردن رد صلاحیت ها، مانع رفع سوابق تخلفاتی افراد نمی شود."
سید محمد خاتمی، رئیس جمهور پیشین ایران چند روز پیش در دیدار با اعضای ستاد انتخاباتی ائتلاف اصلاح طلبان از "محروم کردن نیروهای مومن و مجرب با سابقه روشن در صحنه انتخابات هشتم" ابراز نگرانی کرده بود.
وی با ابراز امیدواری از اینکه مساله رد صلاحیت ها شایعه باشد، خواهان آن شد که در صورت صحت این موضوع، مقام های عالی رتبه نظام در این مورد وارد عمل شوند.
آقای افشار این نوع اظهار نگرانی ها را باعث برهم خوردن فضای انتخابات و مایوس کردن مردم دانسته و آنها را شایعاتی خوانده که مدرک و سندی برای اثبات آن وجود ندارد.
سخنان آقای خاتمی همچنین با واکنش خبرگزاری دولتی ایرنا روبرو شد و این خبرگزاری طی خبری، این سخنان را "واهی و بدون منبع" خواند.
موضوع رد صلاحیت ها همیشه در ایران بحث برانگیز بوده و در دوره های مختلف، عملکرد شورای نگهبان با انتقادهایی روبرو بوده است.
شورای نگهبان در دوره های مختلف مجلس از طریق نظارت استصوابی مانع از داوطلبی بسیاری از چهره های سیاسی در انتخابات شده که همواره اعتراض هایی برانگیخته است، بسیاری از فعالان سیاسی ایرانی معتقدند که اعضای شورای نگهبان بر اساس تمایلات سیاسی خود تصمیم گیری می کنند و مانع از ورود افرادی به مجلس می شوند که با این تمایلات سیاسی هماهنگ نیستند اما شورای نگهبان همواره این اتهام را رد و تأکید کرده که تنها بر اساس قانون رفتار می کند.
برای انتخابات هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی ایران در مجموع هفت هزار و ۱۶۸ نفر برای نامزدی ثبت نام کرده اند که ۵۸۵ نفر از آنان را زنان تشکیل می دهند.
این انتخابات قرار است روز بیست و چهارم اسفند، پانزده مارس انجام گیرد.
در این دوره از انتخابات مجلس، برای نخستین بار حداقل سن رأی دهندگان از پانزده سال به هیجده سال افزایش یافته و سازمان ثبت احوال ایران شمار واجدان شرایط رأی دادن را حدود ۴۳ میلیون نفر برآورد کرده است.
علیرضا افشار، رئیس ستاد انتخابات ایران، گفته است بررسی صلاحیت نامزدهای هشتمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در چارچوب مقررات صورت می گیرد.
علیرضا افشار در گفتگو با خبرگزاری دولتی ایرنا در اظهارنظری که گمان می رود پاسخی به برخی انتقادهای چهره های مطرح جریان اصلاحات از روند احتمالی رد صلاحیت ها باشد گفت: "فریاد زدن، تیتر کردن اظهارات و زیر سئوال بردن رد صلاحیت ها، مانع رفع سوابق تخلفاتی افراد نمی شود."
سید محمد خاتمی، رئیس جمهور پیشین ایران چند روز پیش در دیدار با اعضای ستاد انتخاباتی ائتلاف اصلاح طلبان از "محروم کردن نیروهای مومن و مجرب با سابقه روشن در صحنه انتخابات هشتم" ابراز نگرانی کرده بود.
وی با ابراز امیدواری از اینکه مساله رد صلاحیت ها شایعه باشد، خواهان آن شد که در صورت صحت این موضوع، مقام های عالی رتبه نظام در این مورد وارد عمل شوند.
آقای افشار این نوع اظهار نگرانی ها را باعث برهم خوردن فضای انتخابات و مایوس کردن مردم دانسته و آنها را شایعاتی خوانده که مدرک و سندی برای اثبات آن وجود ندارد.
سخنان آقای خاتمی همچنین با واکنش خبرگزاری دولتی ایرنا روبرو شد و این خبرگزاری طی خبری، این سخنان را "واهی و بدون منبع" خواند.
موضوع رد صلاحیت ها همیشه در ایران بحث برانگیز بوده و در دوره های مختلف، عملکرد شورای نگهبان با انتقادهایی روبرو بوده است.
شورای نگهبان در دوره های مختلف مجلس از طریق نظارت استصوابی مانع از داوطلبی بسیاری از چهره های سیاسی در انتخابات شده که همواره اعتراض هایی برانگیخته است، بسیاری از فعالان سیاسی ایرانی معتقدند که اعضای شورای نگهبان بر اساس تمایلات سیاسی خود تصمیم گیری می کنند و مانع از ورود افرادی به مجلس می شوند که با این تمایلات سیاسی هماهنگ نیستند اما شورای نگهبان همواره این اتهام را رد و تأکید کرده که تنها بر اساس قانون رفتار می کند.
برای انتخابات هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی ایران در مجموع هفت هزار و ۱۶۸ نفر برای نامزدی ثبت نام کرده اند که ۵۸۵ نفر از آنان را زنان تشکیل می دهند.
این انتخابات قرار است روز بیست و چهارم اسفند، پانزده مارس انجام گیرد.
در این دوره از انتخابات مجلس، برای نخستین بار حداقل سن رأی دهندگان از پانزده سال به هیجده سال افزایش یافته و سازمان ثبت احوال ایران شمار واجدان شرایط رأی دادن را حدود ۴۳ میلیون نفر برآورد کرده است.
۱۳۸۶ دی ۲۴, دوشنبه
تهدید ناوهای آمریکایی "شوخی رادیویی" بود
منابع ایرانی با پخش نوار ویدیویی حادثه هرمز اظهارات آمریکاییان را تکذیب کردند
یک نشریه آمریکایی این احتمال را مطرح کرده که ممکن است پیام تهدیدی که هفته گذشته ناوهای آمریکایی ظاهرا از قایق های گشتی ایرانی دریافت کردند حاصل یک شوخی رادیویی بوده باشد.
روز دوشنبه، 14 ژانویه (24 دی) ، روزنامه گاردین به نقل از یک نشریه آمریکایی گزارش کرد که احتمال دارد که پیام تهدید دریافت شده توسط ناوهای آمریکایی هنگام برخورد با قایق های نیروی دریایی سپاه پاسداران در تنگه هرمز از سوی افراد غیرمسئولی ارسال شده باشد که از شبکه ارتباط کشتی ها برای پارازیت اندازی در تماس های رادیویی در منطقه استفاده می کنند.
اوایل هفته گذشته به نقل از منابع نیروی دریایی آمریکا گزارش شد که روز یکشنبه، 6 ژانویه، قایق های نیروی دریایی سپاه پاسداران ایران در تنگه هرمز با ناوهای آمریکایی مواجه شدند و در یک تماس رادیویی آنها را مورد تهدید قرار دادند.
ناوهای آمریکایی نیز پس از دریافت این پیام، متقابلا به قایق های ایرانی در مورد واکنش مسلحانه هشدار دادند و آنها را وادار کردند از اطراف این ناوها دور شوند.
به گفته منابع آمریکایی، سرنشینان قایق های ایرانی در حالیکه اطراف ناوهای آمریکایی را گرفته بودند جعبه هایی را که محتوای آنها مشخص نبود به آب انداختند و در تماس رادیویی خود گفتند که به زودی ناوها را منفجر خواهند کرد..
واقعه برخورد روز یکشنبه هفته گذشته به واکنش تند مقامات آمریکایی منجر شد و رئیس جمهور و وزیر خارجه آن کشور جمهوری اسلامی را به دست زدن به اقدامی خطرناک و تحریک آمیز متهم کردند.
به نوشته تایمز نیروی دریایی احتمال دارد پیام تهدید دریافت شده توسط ناوهای آمریکایی هنگام برخورد با قایق های نیروی دریایی سپاه پاسداران از سوی افراد غیرمسئولی ارسال شده باشد که از شبکه ارتباط رادیویی دریایی برای پارازیت اندازی در تماس بین کشتیها در تنگه هرمز سوء استفاده می کنند در مقابل، مقامات ایرانی گفتند که واقعه روز یکشنبه از نوع برخوردهای عادی بین گشتی های ساحلی ایران و کشتی های عبوری بود و در جریان آن، به استثنای مبادله پیام های رایج برای شناسایی متقابل، سخن تهدیدی آمیز مبادله نشد.
نیروی دریایی آمریکا یک نوار ویدیویی را که گفته می شد مربوط به واقعه برخورد در تنگه هرمز است در اختیار رسانه ها قرار داد که در آن کلمات تهدیدی آمیزی علیه ناوهای آمریکایی شنیده می شد.
سپاه پاسداران ایران نیز هفته گذشته یک نوار ویدیویی را انتشار داد و گفت این نوار در جریان برخورد تنگه هرمز ضبط شده است.
در این نوار، برخلاف نوار منتشر شده توسط آمریکاییان، سخنی از تهدید به انفجار ناوهای آمریکایی به گوش نمی رسد.
مقامات ایرانی ایالات متحده را متهم کردند که با انتشار آنچه که یک نوار ساختگی خواندند در نظر داشته است تا در آستانه سفر جورج بوش، رئیس جمهور ایالات متحده به خاورمیانه، کشورهای منطقه را نسبت به ایران بدبین کند.
منشا مبهم پیام
در پی انتشار روایت های ویدیویی متفاوت ایران و آمریکا از واقعه تنگه هرمز، روز چهارشنبه هفته گذشته نشریه آمریکایی نیویورک تایمز به نقل از برخی منابع نیروی دریایی آمریکا نوشت که منشا ارسال پیام تهدید آمیز به ناوهای آمریکایی قابل پیگیری نیست.
آمریکاییان با انتشار نوار ویدیویی حادثه ایران را به اقدام تحریک آمیز متهم ساختنداین گزارش باعث گمانه زنی در این مورد شد که ممکن است روایت های ایران و آمریکا از حادثه تنگه هرمز واقعی بوده اما بخشی از پیام های مبادله شده از منبع دیگری به خط ارتباطی دو طرف راه یافته باشد.
در همین مورد، نشریه هفتگی تایمز نیروی دریایی Navy Times در گزارشی که روزنامه گاردین نقل کرده نوشته است که ممکن است پیام تهدید آمیزی را که ناوهای آمریکایی دریافت کردند توسط یک پارازیت انداز منطقه در زمان تبادل پیام های واقعی دو طرف ارسال شده باشد.
به نوشته این نشریه، این پارازیت انداز در میان ناخدایان کشتی های عبوری از خلیج فارس به "میمون فیلیپینی" شهرت دارد و گاه طول موج مورد استفاده کشتی ها برای ارسال پیام های اضطراری - کانال 16 - را برای اخلال در مبادله پیام های رادیویی به کار می گیرد.
تمامی کشتی ها از این طول موج برای درخواست کمک در موارد اضطراری و همچنین تماس اولیه در برخورد با کشتی های دیگر استفاده می کنند.
معمولا پس از تماس اولیه، دو طرف طول موجی را که می توانند بدون مداخله خارجی برای مبادله پیام به کار ببرند به اطلاع یکدیگر می رسانند.
به گفته ناظران، ممکن است واقعه هفته گذشته در تنگه هرمز صرفا حاصل اقدام شیطنت آمیز یک یا چند فرد غیر مسئول بوده باشد اما در عین حال نشاندهنده خطرات بالقوه ای است که تشنج کنونی بین ایران و آمریکا پدید آورده است نشریه آمریکایی به نقل از برخی از نظامیان آمریکایی در منطقه خلیج فارس می نویسد که به نظر می رسد که تنها یک نفر به اخلال در پیام های رادیویی در این منطقه مشغول نیست و اصطلاح میمون فیلیپینی در واقع به تمامی کسانی اطلاق می شود که به پیام های رادیویی گوش می دهند و گاه با سخنان توهین آمیز، وارد خط ارتباطی می شوند.
یک افسر بازنشسته نیروی دریایی آمریکا به نشریه تایمز نیروی دریایی گفته است که در خلال بیست و پنج سال گذشته، فرد یا افرادی از کانال 16 برای ارسال شوخی یا پیام های توهین آمیز سوء استفاده کرده اند.
به گفته وی، ممکن است این فرد یا افراد از نقطه ای در ساحل یا از عرشه یک شناور دیگر به پارازیت اندازی مشغول باشند.
تایمز نیروی دریایی یکی از نشریاتی است که شرکتی موسوم به گروه نشریات نظامی تایمز در آمریکا منتشر می کند و بیشتر مشترکان آن را نفرات شاغل و بازنشسته نیروی دریایی ایالات متحده تشکیل می دهند.
این نشریه می نویسد که گرچه پدیده "میمون های فیلیپینی" در اکثر نقاط جهان نیز بروز می کند، اما منطقه اطراف تنگه هرمز به دلیل تردد سنگین کشتی های تجاری و نظامی به خصوص شاهد آن بوده است.
به گفته ناظران، ممکن است واقعه هفته گذشته در تنگه هرمز صرفا حاصل اقدام شیطنت آمیز یک یا چند فرد غیر مسئول بوده باشد اما در هر حال نشاندهنده خطرات بالقوه ای است که تشنج کنونی بین ایران و آمریکا به همراه داشته است.
یک نشریه آمریکایی این احتمال را مطرح کرده که ممکن است پیام تهدیدی که هفته گذشته ناوهای آمریکایی ظاهرا از قایق های گشتی ایرانی دریافت کردند حاصل یک شوخی رادیویی بوده باشد.
روز دوشنبه، 14 ژانویه (24 دی) ، روزنامه گاردین به نقل از یک نشریه آمریکایی گزارش کرد که احتمال دارد که پیام تهدید دریافت شده توسط ناوهای آمریکایی هنگام برخورد با قایق های نیروی دریایی سپاه پاسداران در تنگه هرمز از سوی افراد غیرمسئولی ارسال شده باشد که از شبکه ارتباط کشتی ها برای پارازیت اندازی در تماس های رادیویی در منطقه استفاده می کنند.
اوایل هفته گذشته به نقل از منابع نیروی دریایی آمریکا گزارش شد که روز یکشنبه، 6 ژانویه، قایق های نیروی دریایی سپاه پاسداران ایران در تنگه هرمز با ناوهای آمریکایی مواجه شدند و در یک تماس رادیویی آنها را مورد تهدید قرار دادند.
ناوهای آمریکایی نیز پس از دریافت این پیام، متقابلا به قایق های ایرانی در مورد واکنش مسلحانه هشدار دادند و آنها را وادار کردند از اطراف این ناوها دور شوند.
به گفته منابع آمریکایی، سرنشینان قایق های ایرانی در حالیکه اطراف ناوهای آمریکایی را گرفته بودند جعبه هایی را که محتوای آنها مشخص نبود به آب انداختند و در تماس رادیویی خود گفتند که به زودی ناوها را منفجر خواهند کرد..
واقعه برخورد روز یکشنبه هفته گذشته به واکنش تند مقامات آمریکایی منجر شد و رئیس جمهور و وزیر خارجه آن کشور جمهوری اسلامی را به دست زدن به اقدامی خطرناک و تحریک آمیز متهم کردند.
به نوشته تایمز نیروی دریایی احتمال دارد پیام تهدید دریافت شده توسط ناوهای آمریکایی هنگام برخورد با قایق های نیروی دریایی سپاه پاسداران از سوی افراد غیرمسئولی ارسال شده باشد که از شبکه ارتباط رادیویی دریایی برای پارازیت اندازی در تماس بین کشتیها در تنگه هرمز سوء استفاده می کنند در مقابل، مقامات ایرانی گفتند که واقعه روز یکشنبه از نوع برخوردهای عادی بین گشتی های ساحلی ایران و کشتی های عبوری بود و در جریان آن، به استثنای مبادله پیام های رایج برای شناسایی متقابل، سخن تهدیدی آمیز مبادله نشد.
نیروی دریایی آمریکا یک نوار ویدیویی را که گفته می شد مربوط به واقعه برخورد در تنگه هرمز است در اختیار رسانه ها قرار داد که در آن کلمات تهدیدی آمیزی علیه ناوهای آمریکایی شنیده می شد.
سپاه پاسداران ایران نیز هفته گذشته یک نوار ویدیویی را انتشار داد و گفت این نوار در جریان برخورد تنگه هرمز ضبط شده است.
در این نوار، برخلاف نوار منتشر شده توسط آمریکاییان، سخنی از تهدید به انفجار ناوهای آمریکایی به گوش نمی رسد.
مقامات ایرانی ایالات متحده را متهم کردند که با انتشار آنچه که یک نوار ساختگی خواندند در نظر داشته است تا در آستانه سفر جورج بوش، رئیس جمهور ایالات متحده به خاورمیانه، کشورهای منطقه را نسبت به ایران بدبین کند.
منشا مبهم پیام
در پی انتشار روایت های ویدیویی متفاوت ایران و آمریکا از واقعه تنگه هرمز، روز چهارشنبه هفته گذشته نشریه آمریکایی نیویورک تایمز به نقل از برخی منابع نیروی دریایی آمریکا نوشت که منشا ارسال پیام تهدید آمیز به ناوهای آمریکایی قابل پیگیری نیست.
آمریکاییان با انتشار نوار ویدیویی حادثه ایران را به اقدام تحریک آمیز متهم ساختنداین گزارش باعث گمانه زنی در این مورد شد که ممکن است روایت های ایران و آمریکا از حادثه تنگه هرمز واقعی بوده اما بخشی از پیام های مبادله شده از منبع دیگری به خط ارتباطی دو طرف راه یافته باشد.
در همین مورد، نشریه هفتگی تایمز نیروی دریایی Navy Times در گزارشی که روزنامه گاردین نقل کرده نوشته است که ممکن است پیام تهدید آمیزی را که ناوهای آمریکایی دریافت کردند توسط یک پارازیت انداز منطقه در زمان تبادل پیام های واقعی دو طرف ارسال شده باشد.
به نوشته این نشریه، این پارازیت انداز در میان ناخدایان کشتی های عبوری از خلیج فارس به "میمون فیلیپینی" شهرت دارد و گاه طول موج مورد استفاده کشتی ها برای ارسال پیام های اضطراری - کانال 16 - را برای اخلال در مبادله پیام های رادیویی به کار می گیرد.
تمامی کشتی ها از این طول موج برای درخواست کمک در موارد اضطراری و همچنین تماس اولیه در برخورد با کشتی های دیگر استفاده می کنند.
معمولا پس از تماس اولیه، دو طرف طول موجی را که می توانند بدون مداخله خارجی برای مبادله پیام به کار ببرند به اطلاع یکدیگر می رسانند.
به گفته ناظران، ممکن است واقعه هفته گذشته در تنگه هرمز صرفا حاصل اقدام شیطنت آمیز یک یا چند فرد غیر مسئول بوده باشد اما در عین حال نشاندهنده خطرات بالقوه ای است که تشنج کنونی بین ایران و آمریکا پدید آورده است نشریه آمریکایی به نقل از برخی از نظامیان آمریکایی در منطقه خلیج فارس می نویسد که به نظر می رسد که تنها یک نفر به اخلال در پیام های رادیویی در این منطقه مشغول نیست و اصطلاح میمون فیلیپینی در واقع به تمامی کسانی اطلاق می شود که به پیام های رادیویی گوش می دهند و گاه با سخنان توهین آمیز، وارد خط ارتباطی می شوند.
یک افسر بازنشسته نیروی دریایی آمریکا به نشریه تایمز نیروی دریایی گفته است که در خلال بیست و پنج سال گذشته، فرد یا افرادی از کانال 16 برای ارسال شوخی یا پیام های توهین آمیز سوء استفاده کرده اند.
به گفته وی، ممکن است این فرد یا افراد از نقطه ای در ساحل یا از عرشه یک شناور دیگر به پارازیت اندازی مشغول باشند.
تایمز نیروی دریایی یکی از نشریاتی است که شرکتی موسوم به گروه نشریات نظامی تایمز در آمریکا منتشر می کند و بیشتر مشترکان آن را نفرات شاغل و بازنشسته نیروی دریایی ایالات متحده تشکیل می دهند.
این نشریه می نویسد که گرچه پدیده "میمون های فیلیپینی" در اکثر نقاط جهان نیز بروز می کند، اما منطقه اطراف تنگه هرمز به دلیل تردد سنگین کشتی های تجاری و نظامی به خصوص شاهد آن بوده است.
به گفته ناظران، ممکن است واقعه هفته گذشته در تنگه هرمز صرفا حاصل اقدام شیطنت آمیز یک یا چند فرد غیر مسئول بوده باشد اما در هر حال نشاندهنده خطرات بالقوه ای است که تشنج کنونی بین ایران و آمریکا به همراه داشته است.
۱۳۸۶ دی ۲۱, جمعه
بحران گاز؛ مردم قائمشهر خیابانها را مسدود کردند
چهارشنبه، 19 دی ماه 1386 برابر با 2008 Wednesday 09 Januaryشمال نیوز: در طي روزهاي كمبود گاز در استان مازندران، شهرستان قائمشهر بيش از شهرهاي ديگر استان نيازمند امداد رساني ميباشد.كمبود شديد امكانات گرمايشي، وسايل پخت غذا و رفع نيازهاي روزانه مردم، اين شهر را با مشكلات عديدهاي مواجه ساخته است.از صبح امروز شهروندان قائمشهري از رفع نيازها و مشكلات خود توسط مسئولان نااميد شده و در مقابل فرمانداري، هلال احمر و اداره گاز اين شهرستان تجمع كردهاند.اين عده با بستن خيابانهاي اطراف خواهان پاسخگويي مسئولان استاني و شهري به مشكلات و وعدههاي داده شده درباره پايان يافتن آن شدهاند.مردم معترض و نيازمند از سردي هوا و شيوع بيماريهاي ويروسي گلايه دارند، به گفته آنان در پي اين حادثه بيمارستانها و مراكز درماني قائم شهر با افزايش مراجعه كنندگان روبه روست.به گفته پزشكان كمبود گاز و تجمع افراد يك خانواده اعم از سالم و بيمار در يك اتاق كوچك موجب تشديد و شيوع اين بيماريهاي ويروسي در ميان آنان شده است.نكته جالب توجه در اين ميان، افزايش بهاي خدمات درماني مانند تزريق آمپول و ديگر خدمات به موازات افزايش بهاي ساير مواد مورد نياز ميباشد.خانواده هاي داراي نوزاد و خردسالان از افزايش بيماري در ميان اطفال خود هراسانند و خواهان رفع وضع موجود ميباشند.بسياري از افراد از 2 هفته پيش تاكنون با قطعي گاز از عدم وجود آبگرم براي استحمام رنج مي برند و اين مشكلات بهداشتي ديگري را براي مردم به همراه مي آورد.شهرستان قائم شهر هم اكنون با قطعي 80درصدي گاز مواجه و اين موجب عدم فعاليت نانوايیها شده است.
۱۳۸۶ دی ۱۱, سهشنبه
پیا م تسلیت شا زاده رضا پهلوی
تـرور نخست وزیـر اسبق و رهبرحزب مـردم پاکستـان خانـم بی نظیر بوتو
ازدریافت خبر تـرور بی رحمانۀ نخست وزیـر اسبق و رهبرحزب مـردم پاکستـان خانـم بی نظیر بوتو بسیار متاثر شدم. او در دفاع از دموکراسی و طرفداری از سکولاریسم و مبارزه با افراط گرایی دینی جان خود را از دست داد. شجاعت او در راه رسیدن به باورهایش قابل ستایش است. من این مصیبت را به مـردم شریف پاکستــان، تمام مدافعــان دموکـراسی و سکولاریسم در جهان اسلام و بویــژه به مادر و همسر آن شادروان سرکارخانم نصرت بوتـو و جناب آقای آصف علی زرداری تسلیت می گویم. رضا پهلوی
ازدریافت خبر تـرور بی رحمانۀ نخست وزیـر اسبق و رهبرحزب مـردم پاکستـان خانـم بی نظیر بوتو بسیار متاثر شدم. او در دفاع از دموکراسی و طرفداری از سکولاریسم و مبارزه با افراط گرایی دینی جان خود را از دست داد. شجاعت او در راه رسیدن به باورهایش قابل ستایش است. من این مصیبت را به مـردم شریف پاکستــان، تمام مدافعــان دموکـراسی و سکولاریسم در جهان اسلام و بویــژه به مادر و همسر آن شادروان سرکارخانم نصرت بوتـو و جناب آقای آصف علی زرداری تسلیت می گویم. رضا پهلوی
اشتراک در:
پستها (Atom)