۱۳۸۷ آذر ۹, شنبه

رویارویی ولی فقیه با جنبش دانشجویی

فراسوی خبر...شنبه 9 آذر

زینت میرهاشمی

روزی که دانشجویان شیراز شعار می دادند، «ما زن و مرد جنگیم، بجنگ تا بجنگیم» و نیز روزی که دانشجویان دانشگاه امیرکبیر با آتش زدن عکس احمدی نژاد و شعار «مرگ بر دیکتاتور» از او پذیرایی کردند، و.....رویارویی با استبداد وارد مدار دیگری شد. در راستای این هماوردی، ولی فقیه تصمیم گرفته است که در 16 آذر امسال در مراسمی که با جو امنیتی برگزار می شود، در دانشگاه شرکت نماید.وزیر علوم رژیم اعلام کرد که خامنه ای امسال در مراسم به مناسبت روز دانشجو حضور پیدا خواهد کرد. وی این اقدام را جلوگیری از «دستیابی عناصر ضد انقلاب به اهدافشان» قید کرد. کارگزاران استبداد مذهبی که همه چیز را در انحصار خود می بینند بزرگداشت این روز را از طرف دانشجویان بر نمی تابند و برای جلوگیری از گردهمایی مستقل دانشجویان در 16 آذر، می خواهند این روز را هم بی شرمانه مصادره کنند. این در حالی است که خواسته های دانشجویانی که در 16 آذر 1332 در درگیری با ماموران شاه به قتل رسیدند، آزادی و عدالت که با بنیاد جمهوری اسلامی در تناقض است، بود. وزیر علوم در رابطه با آمدن خامنه ای به دانشگاه گقت: «روز 16 آذر، واقعه ای است که زمانی خود داعیه دارش بوده ایم و الان ضد انقلاب قصد مصادره آن را دارد که باید آن را به جایگاه اول خود بازگردانیم.»در حقیقت شگرد پایوران رژیم در برگزاری دولتی این روز، مقابله با حرکتهای اعتراضی دانشجویان است که علیرغم همه سرکوبگری، زندان و شکنجه، بازهم رژیم را به چالش می گیرد. بدون شک، وضع این رژیم زهواردر رفته تر از آن است که بتواند جنبش دانشجویی را به خاموشی بکشاند.

صدور حكم اعدام در ملاعام براي سه متهم پرونده بمب‌گذاري در شيراز

خبرگزاري دانشجويان ايران - تهرانسرويس: فقه و حقوق - حقوق سياسيروابط عمومي دادسرا و دادگاه انقلاب تهران از صدر حكم اعدام سه‌تن از عوامل بمب‌گذاري در شيراز خبر داد.به گزارش ايسنا، بنا بر خبر دادسرا و دادگاه انقلاب تهران، براي ‌٣ نفر از عاملان بمب‌گذاري حسينيه سيدالشهدا(ع) رهپويان وصال شيراز كه منجر به شهادت ‌١٤ نفر و زخمي شدن ‌٢١٢ نفر از بهترين فرزندان اين خاك و بوم شده بود حكم اعدام صادر شد.به دنبال دستگيري عوامل بمب‌گذاري و محاكمه آنان در روز شنبه مورخ ‌٢/٩/١٣٨٧ كه به صورت علني برگزار شد، شعبه ‌١٥ دادگاه انقلاب اسلامي تهران بعد از اخذ آخرين دفاعيات متهمان و ارايه لايحه دفاعي وكلاي آنان با توجه به اتهامات آنها به شرح ذيل حكم صادر شده است.‌١-محسن اسلاميان فرزند محمد با نام مستعار فرمانده بهمن (يار دوم) داراي سابقه كيفري در امر نگهداري اسلحه دائر بر محاربه و افساد في‌الارض از طريق عضويت و همكاري موثر در گروهك محارب، ملحد و ضد حكومت اسلامي انجمن پادشاهي ايران با علم و اطلاع از موضع گروه و طراحي و اقدام جهت براندازي حكومت اسلامي و تهيه سلاح و مهمات و ساخت بمب در اين راستا و مشاركت در انفجار تروريستي حسينيه سيدالشهدا شيراز كه منتهي به شهيد و زخمي شدن ‌٢٢٢ نفر شده است و هم چنين مشاركت در طراحي انفجار در ساير نقاط كشور و ساخت بمب مايرولي در اين راستا و طراحي طرح ترور مسوولان نظام.‌٢- علي اصغر پشتر فرزند كرم با نام مستعار آراسب (يار سوم) و علي و احمد دائر بر محاربه و افساد في الارض از طريق عضويت و همكاري موثر در گروهك محارب و ملحد و ضد حكومت اسلامي انجمن پادشاهي ايران با علم و اطلاع از موضع گروه و مشاركت در طراحي و اقدام جهت براندازي حكومت اسلامي از طريق مشاركت در تهيه مهمات و ساخت بمب به كار رفته در انفجار تروريستي ‌٢٤/١/١٣٨٧ حسينيه سيدالشهدا شيراز و مشاركت در طراحي انفجار در ساير نقاط كشور و ساخت بمب مايرولي در اين راستا و طراحي طرح ترور مسوولان نظام.‌٣-روزبه يحيي‌زاده فرزند مجيد با نام مستعار روزبهان و صادق افراسيابي داراي سابقه كيفري دائر بر محاربه و افساد في الارض از طريق عضويت و همكاري موثر در گروهك محارب و ملحد و ضد حكومت اسلامي انجمن پادشاهي ايران با علم و اطلاع از موضع گروه مزبور و طراحي و اقدام جهت براندازي حكومت اسلامي از طريق مشاركت در تهيه بمب جهت كارگذاري در مراكز شناسايي شده در رشت و تهيه وسايل و اسباب كار و امكانات مالي موثر در اين راستا و طراحي ترور استاندار رشت و اعتياد به مواد مخدرهمچنين با توجه به دلايل و شواهد زير:‌١-گزارشات وزارت اطلاعات‌٢-اقارير صريح متهمين‌٣-كشف بمب‌ها و سلاح و مهمات خريداري شده‌٤-اقرار متهمين به مشاركت در انفجار حسينيه سيد‌الشهدا در تاريخ ‌٢٤/١/٨٧ با همراهي متهمين و با هدايت جمشيد عامل CIA در خارج از كشور‌٥-اقرار متهمين به تهيه سلاح و مشاركت در طراحي عمليات تروريستي انفجار در لوله‌هاي نفتي بند گناوه‌٦-اقرار متهمين به مشاركت در تهيه بمب مايرولي‌٧-اقرار متهمين به مشاركت در طراحي عمليات انفجاري در مدارس حوزه علميه‌٨-اقرار متهمين به شناسايي مكان‌هاي مورد هدف بمب‌گذاري‌٩- اقرار متهمين به ارتباط با عامل خارجي انجمن به نام جمشيد از طريق ايميل و عضويت در انجمن پادشاهي ايران‌١٠-اقرار متهمين به اينكه هدف از اجراي عمليات طراحي شده بمب‌گذاري، براندازي حكومت از طريق ايجاد اختلاف فرقه‌اي، كم رنگ كردن حضور مردم در صحنه‌هاي مذهبي، متزلزل كردن حكومت اسلامي ايران در عرصه بين‌الملل و ايجاد آشوب و هرج و مرج داخلي بوده است.‌١١-اقرار متهمين به تهيه مواد منفجره و سلاح در جهت اهداف شيطاني خود‌١٢- اقرار متهمين به سب‌النبي‌١٣-اقرار متهمين به طراحي و فيلمبرداري از امام‌زاده شاه قيس شيراز در جهت اجراي عمليات تروريستي‌١٤-متهمين كليه اتهامات وارده را قبول و به گناه و خيانتي كه در حق مردم كشورمان كرده‌اند اعتراف كرده و خود را لايق مجازات دانسته‌اند.‌١٥-اقرار متهمين در همكاري با انجمن پادشاهي ايران و جذب نيرو براي انجمن و تهيه CD از مواد انفجاري تهيه شده و ارسال آن براي جمشيد در خارج از كشورشعبه ‌١٥ دادگاه انقلاب اسلامي تهران اقارير صريح متهمان در دادگاه و ديگر شواهد و قرائن موجود بزهكاريشان را محرز دانسته، به استناد آيه شريفه ‌٣٣ سوره مائده و مواد ‌١٨٣ و ‌١٨٦ و ‌١٨٧ و ‌١٨٩ و ‌١٩٠و ‌١٩١ قانون مجازات اسلامي متهمين «محسن اسلاميان» فرزند محمد، «علي اصغر پشتر» فرزند كرم، «روزبه يحيي‌زاده» فرزند مجيد را به اعدام (آويختن به دار) محكوم كرده و از طرفي با توجه به عمق فاجعه تروريستي انفجار حسينيه سيدالشهدا شيراز كه با ‌٢٢٢ شهيد و زخمي مردم سرفراز شيراز را عميقا داغدار كرده لازم است احكام صادره در ملاعام و در جنب حسينيه اجرا شود.راي صادره به متهمين و وكلاي آنان ابلاغ و نسبت به حكم صادره اعتراض كرده، تقاضاي تجديدنظر خواهي كردند كه پرونده جهت رسيدگي به ديوان عالي كشور ارسال خواهد شد.

۱۳۸۷ آذر ۱, جمعه

با توجه به شرایط فعلی ایران که این اوضاع به دست رژیم جمهوری اسلامی ایجاد شده است و رژیم در حال سرکوب مردم به بهانه

مذهب و از طرفی با ازارو اذیت اقلیتهای دینی - بهاییان ،مسیحیان ،دراویش و....- اما میبینیم که

کشورهای همسایه ایران اگرچه اهل تسنن هستند وبعضا خشک مذهب به شمار میایند اما چنین

کارهای وحشی گرانه ای انجام نمیدهند.

شاید مردم این کشورها به صورت پراکنده اعتراضاتی داشته و پرخاشگری کنند اما دولتشان مداخله نمیکند و اعتراضات آنها را مورد

توجه قرار میدهد در حالیکه درجمهوری اسلامی اینچنین نیست .

حالا می خوانیم فرمان کوروش بزرگ :

دين و آيين و رسوم ملتهايي كه من پادشاه آنها هستم ، محترم خواهم شمرد و نخواهم گذاشت كه حكام و زير دستان من ، دين و آئين و

رسوم ملتهايي كه من پادشاه آنها هستم يا ملتهاي ديگر را مورد تحقير قرار بدهند يا به آنها توهين نمايند .


من امروز اعلام مي كنم ، كه هر كس آزاد است ، كه هر ديني را كه ميل دارد ، بپرسد و در هر نقطه كه ميل دارد سكونت كند ، مشروط

بر اينكه در آنجا حق كسي را غضب ننمايد ،


……………………………………….

پایمال کردن سروری شهروندان ایرانی و

حق و حقوق کارگران شرکت اتوبوسرانی تهران و

کارگران نیشکر هفت تپه و ما بقی

………………………………………

حالا بخوانیم فرمان کوروش بزرگ:

من تا روزي كه زنده هستم ، نخواهم گذاشت كه شخصي ، ديگري را به بيگاري بگيرد و بدون پرداخت مزد ، وي را بكار وادارد .

رژیم دارد چنین کاری غیرمستقیم می کند ملت ایران را به بیگاری می کشد و بدون پرداخت دست مزد.



فقرو فحشا برای نان شب که اقای مسعود ده نمکی تهیه کرده است ،

به نظر خود شما ایا اقای ده نمکی این مصیبت را از کجا امد است؟ بجزاز خود رژیم که عامل ان است .حتما خود میدانید که برای مثال :

سردار زارعی که خود فرمانده نیروی ناجا بود،مسبب این فقرو فحشا هم بود . اقای ده نمکی ،ایا خود شما فروشنده نیستید ؟و یا به

بردگی نمگیرید؟

مگر باید علنا چنین کاری کرد و یا تجارت خانه رسمی برای فروش دختر وزنان ایجاد کرد؟ غیر از این است که ،فشارهای رژیم ،ملت

را به چنین عمل نا خوشایند ناچار به انجام می کند . وقتی که ا قشارمختلف ملت ایران در زیر مصیبت فقر به سر می برند،این شما

هستید که جواب گو هستید . اما شما جواب گو نیستید ،به همین دلیل چنین حرکتهای نا خوشایندی به بار می اید - من به شما که این مطلب

را می خوانید ، پشنهاد می کنم این فیلم را ببینید .

……………………….

حالابخوانیم فرمان کوروش بزرگ


من تا روزي كه به ياري مزدا ، سلطنت مي كنم ، نخواهم گذاشت كه مردان و زنان را بعنوان غلام و كنيز بفروشند و حكام و زير دستان

من ، مكلف هستند ، كه در حوزه حكومت و ماموريت خود ، مانع از فروش و خريد مردان و زنان بعنوان غلام و كنيز بشوند و رسم

بردگي بايد به كلي از جهان برافتد .


والا خجا لت دارد برای سید علی خامنه ا ی ودارو دسته اش که خود را نماینده امام زمان جا زده اند

و با صحبت های اقای رفسنجانی که می گوید غربی ها مغزها را فراری میدن وبه سمت خودشون می کشن .شما که ریس تشخیص

مصلحت نظام هستی چرا این حرفهای پوچ را بیان میکنی و از این همه نابسامانی در کشورحمایت می کنید و چرا اقداماتی نمیکنید که

وضع کشور و آموزش و پرورش این جوری نشه. خودتان بهتر می دانید .که دارید به ملت ایران ظلم ستم می کنید.وشما اقای خاتمی که

در سخنرانی تان گفتید اگر باراک اوباما رییس جمهور امریکا شود من هم نامزادی رییس جمهوری آیند ایران میشوم، شما که هشت سال

رییس جمهور بودید چی کار کردید برایه ایران بجز فریب کاری ملت ایران، جریانات 18تیر را حتمآ فراموش کردید؟ یا کشتار

سال 1379 دیگر مردم با نیش خندها فریب نمی خورند. با این حکومت استبدادی .

پایان دهید به جا دو گریتان .



حالابخوانیم فرمان کوروش بزرگ:



من تا روزي كه پادشاه ايران و بابل و كشورهاي جهات اربعه هستم ، نخواهم گذاشت ، كسي به ديگري ظلم كند و اگر شخصي مظلوم

واقع شد ، من حق وي را از ظالم خواهم گرفت و به او خواهم داد و ستمگر را مجازات خواهم كرد .


ایران وطن ماست . کوروش پدرماست

..................................................................


نظر شما در مورد مطلب چیست ؟

..................................................................

۱۳۸۷ آبان ۲۸, سه‌شنبه

شمارش معکوس ِ پایان ِ جمهوری اسلامی


به نظر می رسد پرانتز ِ نا لازم ِ جمهوری اسلامی که با آمدن دموکراتها در سال 1976 میلادی به کاخ سفید باز شده بود، اینبار با عروج ِ دوباره ی دموکراتها به قدرت، می رود که بسته شود.زیرا در این سی سال جهان با سیاست ِ غلط ِ جیمی کارتر رئیس جمهور ِ وقت ِ آمریکا، خسارت ِ بزرگی را متحمل شد که دودش علاوه بر چشمان مردم ایران بیش از سایر ملل در چشم ِ آمریکا فرو رفت.جهانی که از موقع ِ به قدرت رسیدن ِ ملاها در ایران در آتش ِ جنگ های بسیاری سوخت و در ترورهای بیشماری از بی گناهان و عاشقان ِ زندگی قربانی گرفت.گزافه نیست اگر بگوییم جهان در این سی سال هیچ وقت رنگ آسایش و امنیت را به خود ندیده است که هیچ حتی زندگی مردمان در پهن دشت ِ گیتی بی ثبات و نا امن گشته است.در این سی سال ایران و ایرانیان و سپس اسرائیل با شهروندانش بیش از همه از جنگ و سرکوب و ترور صدمه دیده اند که هنوز پایانی برایشان متصور نیست.زیرا تا وقتی که جمهوری اسلامی در قدرت است نابودی ِ تدریجی ایران و مردم ایران و همچنین کشاندن ترور و جنگ به سرزمین اسرائیل و نا امن کردن زندگی بر مردمان آن دیار اجتناب ناپذیر خواهد بود.این پرانتز ِ نا لازم ِ تاریخی در اثر بی کفایتی جهان آزاد می رود در اثر مماشات مستمر اروپا و فرصت طلبی های جاه طلبانه و کشور خوارانه ی چین و روسیه به قدرت اتمی تبدیل شود تا جهان ِ آزاد را سالها چون روسیه و چین به گروگان بگیرد.پرانتزی که کتمان نمی کند تروریستهای عالم را کمک می کند و سر آن دارد اسرائیل و ملت یهود را " نابود " کند.پرانتزی که می رود هر چه بیشتر آثار تاریخی، تمدنی و فرهنگی ایرانیان را که فخر و آبروی بشریت است، نابود کند و به جای آن در هر شهر و روستا چاه جمکران حفر کند.پرانتزی که با خون و جنون و خرافات می رود دنیا را چنان نا امن کند تا امام ِ رهایی بخششان از چاه جمکران بیرون آید.و این همان پرانتزِ نا لازمی است که جیمی کارتر با سیاست ِ نابخردانه اش به دنیا تحمیل کرد و سی سال جهان را در جنگ و خونریزی و ترور و نا امنی فرو برد.و چه سنگین است مسئولیت باراک اوباما در این شرایط ِ نا هنجار ِ جهانی.آیا ایشان قادر خواهند بود این کشتی طوفان زده را که کارتر در امواج سهمگین ِ اقیانوس ِ جنگ و ترور و نا امنی رها کرده بود، با درایت به ساحل نجات ِ زندگی ِ امن برساند؟می دانم که بسیار سخت و دور از توان ِ زمانه است. اما باید آغاز کرد چگونه؟اولین کار بزرگ اوباما در کنار سامان دادن به اقتصاد آمریکا و گشودن رونق اقتصاد جهانی از رکود مرگبار ِ امروزی، پافشاری و برقراری صلح در خاورمیانه است.زیرا یک اقتصاد شکوفا و پویا به یک محیط امن ِ سرمایه گذاری احتیاج دارد.این میسر نمی شود مگر اینکه صلح در خاورمیانه برقرار شود.اوباما باید بداند که مانع اصلی صلح در خاورمیانه جمهوری اسلامی است.باید بداند که سوریه و حزب الله و حماس و جهاد و ده ها سازمان های تروریستی از جمهوری اسلامی ارتزاق می کنند که پولش از جیب و سفره ی ایرانیان به زور سرکوب تأمین و پرداخت می شود.باید بداند که سلاح ها ی تروریست ها بوسیله ی جمهوری اسلامی تأمین می شود.باید بداند که آموزش های ترور و عملیات ِ آدم کشی در جا های امن در خاک ایران و سوریه و در قسمت ِ تحت ِ کنترل حزب الله در لبنان انجام می گیرد.پس باید بداند که برقراری صلح در خاورمیانه حل کردن معضلی بنام جمهوری اسلامی است.چطور می شود این معضل را حل کرد؟صد البته با مماشات مثل اروپائیان نمی توان این معضل را حل کرد.تنها راه غلبه بر جمهوری اسلامی دیپلماسی ِ زبان قدرت است.زبان قدرت هم این نیست که با توپ و هواپیما به کشور ایران حمله کنیم، خیر.زبان قدرت امتیاز ندادن به جمهوری اسلامی و تنگ کردن همه ی عرصه ها بر آن است.در کنار این تنگ کردن و امتیاز ندادن باید روی مردم ایران سرمایه گزاری کرد تا شرایطی بوجود آید که بتوانند حلقومش را در تهران و شهرهای بزرگ بفشارند.و این آن سیاستی است که جمهوری اسلامی از همه بیشتر می ترسد. به همین دلیل است که امروز جمهوری اسلامی برای ترساندن مردم دست به یک مانور سرکوب ِ سراسری زده است.چون می داند که ریختن ترس در مردم بر اثر فشار جهانی، مردم را به خیابانها می کشد.آمدن مردم به خیابان از ده ها حمله ی نظامی برای جمهوری اسلامی خطرناک تر است.زیرا با حمله ی نظامی مردم یا پاسیو می شوند و یا مبارزه را در کوتاه مدت به جای جمهوری اسلامی، به سوی تجاوز بیگانه برمی گردانند.زیرا هیچ ایرانی در هیچ شرایطی تجاوز به خاک ایران را نمی تواند تحمل کند.زیرا ایرانیان معتقد هستند که خاک بیش از هر ارزشی، برایشان ارزش دارد.به همین دلیل است که می سرایند:چو ایران نباشد تن ِ من مبادو جای بسی خوشبختی است که آقای اوباما در مبارزه ی انتخاباتی شان با قاطعیت گفته اند که اورشیلم پایتخت ابدی و تفکیک ناپذیر اسرائیل است.معنی این حرف این است که اورشلیم مذاکره بردار نیست.معنی اش این است جمهوری اسلامی، سوریه و تمامی تروریست های منطقه، بیخود آب در هاون می کوبند.معنی اش این است که آمریکا در رأس کشورهای جهان آزاد از اورشلیم و تمامیت اسرائیل به هر قیمت دفاع می کند.معنی اش این است آن نظام هایی که خواهان نابودی اسرائیل و ملت یهود هستند، عرصه ها در تمامی زمینه ها بر آنها تنگ و تنگ تر می شود.و چنین پیامی از جانب آقای اوباما برای جمهوری اسلامی بیش از دیگران چون سمّ مُهلکی است که باید به تدریج در حلقش ریخته شود تا جان دهد.آیا اوباما از پس ِ این سیاست بر می آید؟باید گفت هم نه و هم آرینمی تواند از پس ِ جمهوری اسلامی بر آید، اگر بخواهد راه جیمی کارتر را به شکلی دیگر ادامه دهد.زیرا سیاست جیمی کارتر مماشات با جمهوری اسلامی بود.و چنین سیاستی جمهوری اسلامی را هر چه بیشتر قوی تر می کند و مردم ایران را خوار و ذلیل ترمی تواند، به شرطی که روی اورشلیم چانه نزند و دست و پای جمهوری اسلامی را در سوریه، لبنان، عراق، افغانستان، غزه و . . . کوتاه کند و همزمان از مردم ایران برای به زیر کشیدن جمهوری اسلامی بطور همه جانبه حمایت کند و حمله ی نظامی به ایران را از سر خود خارج کند.در این راه، اوباما جهانی از مردم ایران، اسرائیل و تمامی ِ عاشقان زندگی و منزجر از ترور و آدم کشی را با خود همراه خواهد داشت

۱۳۸۷ آبان ۱۶, پنجشنبه

احمدی نژاد به اوباما تبریک گفت

محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری ایران با ارسال پیامی به باراک اوباما رئیس جمهوری منتخب آمریکا، انتخابش را تبریک گفته و به وی توصیه کرده با استفاده از فرصت، نام نیکی از خود به جای بگذارد.
آقای احمدی نژاد در متن نامه اش خطاب به آقای اوباما نوشته:"از این که توانستید آرای اکثریت شرکت کنندگان در انتخابات را به خود جلب کنید، تبریک می گویم."
رئیس جمهوری ایران با زود گذر توصیف کردن فرصت هایی که خداوند به بندگان هدیه می کند، به آقای اوباما توصیه کرده "با ترجیح مصالح حقیقی مردم و انصاف و عدالت بر تقاضاهای سیری ناپذیر اقلیتی خودخواه و ناصالح، از فرصت خدمت، حداکثر استفاده را به عمل آورید و نام نیکی از خود به جای بگذارید."
آقای احمدی نژاد ابراز امیدواری کرده که تحولی اساسی در سیاست داخلی و خارجی دولت امریکا ایجاد شود.
گفتگو با احمد زید آبادی، کارشناس مسایل ایران -- درباره واکنش ایران به انتخاب اوباما:
به گفته آقای احمدی نژاد، برخی سیاست های خارجی آمریکا "تبعیض آمیز و غیر عادلانه" بوده و انزجار ملت ها و اکثر دولت ها را در پی داشته است ولی اظهار امیدواری کرده از این پس "دایره دخالت های دولت آمریکا به مرزهای جغرافیایی آن کشور محدود شود."
رئیس جمهوری ایران با اشاره به وضعیت عراق، افغانستان و اراضی فلسطینی، منطقه خاورمیانه را حساس توصیف کرده و نوشته ایران از "تحولات اساسی عادلانه و واقعی در سیاست ها و رفتارها به ویژه در این منطقه استقبال می کند."
درخواست تغییر سیاست ها

الهام: رویکرد دولت آمریکا تغییر کند
پیش از پیام آقای احمدی نژاد به اوباما، غلامحسین الهام سخنگوی دولت نیزخواستار تغییر در سیاست خارجی آمریکا شده بود.
به گزارش خبرگزاری دولتی ایران - ایرنا - آقای الهام، با اشاره به برنامه های انتخاباتی رئیس جمهوری منتخب آمریکا برای ایجاد تغییرات، ابراز امیدواری کرده است که این تغییرات شامل رویکرد بین المللی آن کشور نیز بشود.
آقای الهام گفته است "امیدواریم همانطور که آقای باراک اوباما با وعده تغییر به مردم آمریکا توانست اعتماد آنها را جلب کند، با ایجاد تغییرات اساسی در رویکرد ایالات متحده به مسایل جهانی نسبت به بازسازی وجهه بین المللی آمریکا و رفع بی اعتمادی فزاینده جهانی به این کشور بکوشد."
به گفته سخنگوی دولت ایران، این تغییرات باید شامل "احترام به حقوق انسانها و ملتها و پایان دادن به سلطه گری و تجاوز به کشورها" باشد.
غلامحسین الهام مشارکت گسترده رای دهندگان آمریکایی در انتخابات اخیر ریاست جمهوری آمریکا را نشانه رویگردانی مردم آن کشور از سیاست های دولت جورج بوش، رئیس جمهوری کنونی، دانسته است.
آقای الهام گفته است که سیاست های جورج بوش نه تنها در عرصه بین المللی بلکه در داخل ایالات متحده نیز "تنفر گسترده ای" ایجاد کرده و باعث عزم جدی مردم آمریکا برای تغییر در این وضعیت شده است.
سخنگوی دولت ایران در توضیح این نظر گفته است که "تحمیل هزینه های گسترده جنگ های بیهوده و ظالمانه به مردم آمریکا که منجر به شرایط وخیم اقتصادی این کشور شده است، بهترین دستاورد بوش برای مردم آمریکا بود."
ایران خواستار تغییر است
روز گذشته و در پی اعلام نتایج رای گیری در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، منوچهر متکی، وزیر خارجه ایران نیز این نتایج را نشانه خواست مردم آمریکا برای تغییرات اساسی در سیاست داخلی و خارجی آمریکا توصیف کرد.

متکی فاصله گرفتن از سیاستهای کنونی را به اوباما توصیه کرده است
آقای متکی ابراز امیدواری کرد که "دولت جدید آمریکا بتواند خواست مردم آن کشور را که فاصله گرفتن از رویکردهای غلط دولتمردان فعلی است، برآورده کند."
در جریان مبارزات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، شعار اصلی باراک اوباما، رئیس جمهور منتخب از حزب دموکرات، لزوم ایجاد تغییرات در سیاست ها و روش های دولت فدرال این کشور بود.
در زمینه سیاست خارجی، آقای اوباما اقدامات دولت جمهوریخواه جورج بوش را باعث ناخرسندی متحدان اصلی ایالات متحده توصیف کرد و خواستار تلاش برای بهبود روابط آمریکا با این کشورها و جلب اعتماد و همکاری بیشتر آنها شد.
در مورد ایران، باراک اوباما ضمن ابراز نگرانی از سیاست هسته ای این کشور و خطراتی که، به زعم بسیاری از مقامات آمریکایی، می تواند متوجه منافع ایالات متحده و امنیت خاورمیانه، به خصوص اسرائیل سازد، از تماس و گفتگو با جمهوری اسلامی برای حل این بحران حمایت کرده است.
در عین حال، در بیش از یک سال اخیر، تلاش برای حل مساله هسته ای ایران از راه های دیپلماتیک محور اصلی سیاست دولت کنونی آمریکا نسبت به برنامه هسته ای ایران را هم تشکیل می داده است هرچند مقامات آمریکایی، و بسیاری دیگر از متحدان غربی آن کشور، مذاکره مستقیم را به تحقق برخی شرایط، به خصوص تعلیق غنی سازی اورانیوم در ایران، مشروط کرده اند.
در حالیکه تعلیق غنی سازی اورانیوم و شفافیت برنامه های اتمی ا یران از جمله خواست های مندرج در قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل هم بوده است، مشخص نیست که آیا دولت حزب دموکرات در آمریکا نرمش بیشتری را در مورد انجام مذاکره بدون پیش با ایران نشان خواهد داد یا نه.
دولتهای دموکرات و جمهوریخواه
در زمان ریاست جمهوری بیل کلینتون، رئیس جمهوری سابق آمریکا از حزب دموکرات، دولت آن کشور گام هایی را در راه بهبود روابط با جمهوری اسلامی برداشت که از جمله شامل تعدیل برخی تحریم های اقتصادی علیه این کشور بود .
در مقابل، دولت جورج بوش از آغاز سیاستی سختگیرانه تر را نسبت به جمهوری اسلامی در پیش گرفت و آقای بوش در سخنانی در سال 2002، ایران را، در کنار عراق و کره شمالی، به حمایت از تروریسم و تلاش برای دستیابی به تسلیحات کشتار جمعی متهم کرد و از آنان با عنوان تشکیل دهندگان "محور شرارت" نام برد.

تفاوت عملی سیاست اوباما و بوش نسبت به ایران مشخص نیست
با انتشار گزارش هایی حاکی از برنامه های محرمانه اتمی در ایران در اواسط سال 2002، دولت آمریکا این برنامه ها را به تلاش برای دستیابی به جنگ افزارهای اتمی نسبت داد و از آن پس همواره خواستار افزایش مستمر فشار بین المللی بر ایران بوده و تحریم های جدیدی را، در کنار تحریم های پیش بینی شده در مصوبات شورای امنیت، علیه این کشور به اجرا گذاشته است.
سایر جنبه های سیاست داخلی و خارجی ایران نیز مورد انتقاد دولت جمهوریخواه آقای بوده که جمهوری اسلامی را به زیر پا گذاشتن موازین حقوق بشر، داشتن نظام حکومتی غیر دموکراتیک، برگزاری انتخابات ناسالم ،دخالت در امور کشورهای همسایه، و حمایت از تروریسم متهم ساخته است، اتهاماتی که مقامات ایران به شدت تکذیب کرده اند.
در مورد شرایط داخلی جمهوری اسلامی، در حالیکه به طور سنتی، دولت های جمهوریخواه در آمریکا در مقایسه با دولت های دموکرات مناسبات خود با سایر کشورها را کمتر به مسایلی مانند رعایت حقوق بشر و آزادی های سیاسی مشروط می کرده اند، رویکرد دولت جدید ایالات متحده در این زمینه نیز معلوم نیست.
با اینهمه، آقای بوش گسترش دموکراسی حتی در کشورهای دوست ایالات متحده در خاورمیانه را یکی از هدف های اصلی سیاست خارجی خود قرار داده بود و علاوه بر پیشبرد سیاست مبارزه بین المللی با تروریسم، مقابله با نظام های غیر دموکراتیک را بخشی از انگیزه مداخله نظامی در عراق و افغانستان عنوان می کرد.
در عین حال، جمهوری اسلامی نیز، که مخالفت با آمریکا را یکی از مهمترین دستاوردهای خود می داند، همواره بهبود روابط دوجانبه را به تغییر روش دولت آمریکا و تحقق شرایطی مانند دست برداشتن آمریکا از دشمنی، مشروط ساخته اما ماهیت تغییرات مورد نظر خود را مشخص نکرده است.

۱۳۸۷ آبان ۱۳, دوشنبه

زیان سنگین افزایش ارزش دلار برای اقتصاد ایران

رامین پاشایی فام

با افزایش ارزش دلار، حدود چهار میلیارد و 200 میلیون دلار از ارزش داراییهای ارزی ایران کاسته شده است

مقامات ایرانی از ادامه روند کاهش قیمت نفت خام و افزایش ارزش دلار ابراز نگرانی کرده و در مورد تاثیر منفی این تحولات بر درآمدهای ارزی کشور هشدار داده اند.

رامین پاشایی فام معاون اقتصادی بانک مرکزی ایران گفته است که اگر قیمت نفت به کمتر از 60 دلار و 60 سنت دلار در هر بشکه برسد، اقتصاد ایران با مشکلات بزرگی مواجه خواهد شد.

به گفته معاون اقتصادی بانک مرکزی، اگر قیمت نفت در حد 60 دلار و 60 سنت باشد در پنج ماه باقی مانده از سال خورشیدی درآمد نفتی ایران حدود چهار میلیارد دلار کاهش خواهد یافت.

در پی بروز بحران مالی جهانی، قیمت نفت در بازارهای جهانی، از 147 دلار در هربشکه به مرز 60 دلار رسیده است.

به این ترتیب، کاهش قیمت نفت در بازارهای جهانی، درآمدهای نفتی ایران را به کمتر از نصف کاهش می دهد و این نگرانی وجود دارد که قیمت نفت به پائین تر از این رقم نیز برسد.

به گفته آقای پاشایی فام، دو سناریو پیش بینی شده است که در سناریو اول، مانده حساب ذخیره ارزی در پایان سال صفر در نظر گرفته شده است و بر این اساس قیمت هر بشکه نفت نباید کمتر از 60 دلار و 20 سنت باشد.

در سناریوی دوم پیش بینی شده که مانده حساب ذخیره ارزی در پایان سال به میزان سال گذشته باشد، که در این سناریو قیمت هر بشکه نفت نباید از 85 دلار و 60 سنت کمتر شود.

مانده حساب ذخیره ارزی که مازاد درآمدهای نفت در آن نگهداری می شود، در سال گذشته به طور رسمی اعلام نشده است اما گفته می شود که این رقم بیشتر از ده میلیارد دلار نبوده است.

به گفته معاون اقتصادی بانک مرکزی اگر قیمت نفت در حد 85 دلار 60 سنت باشد مانده حساب ذخیره ارزی به بیشتر از 23 میلیارد دلار خواهد رسید.

بر اساس این پیش بینی اگر قیمت نفت در حد 60 دلار باشد مانده این حساب به صفر می رسد.

زیان چهار میلیارد دلاری

دلار

محمود احمدی نژاد در نشست سران اوپک در عربستان، دلار آمریکا را "تکه کاغذی بی ارزش" دانسته بود

به گفته آقای پاشایی فام محاسبات بانک مرکزی نشان می دهد که افزایش ده درصدی ارزش دلار در پنج ماه اول سال جاری حدود چهار میلیارد و 200 میلیون دلار از ارزش داراییهای ارزی ایران کاسته شده است.

در حالی که معاون ارزی بانک مرکزی تاکید دارد که افزایش ارزش دلار بیشتر از چهار میلیارد دلار زیان به ایران وارد کرده اما محمد علی خطیبی نماینده ایران در اوپک گفته است، تقویت بیست درصدی ارزش دلار، بخشی از کاهش درآمدهای نفتی را جبران کرده است.

آقای خطیبی به خبرگزاری فارس گفته است که "دلار 20 درصد تقویت شده است یعنی اگر قیمت های نفت 55 درصد افت کرده باشد با تقویت بیست درصدی دلار، درآمد نفت در واقع 35 درصد کاهش یافته است."

ارزش دلار در بازارهای جهانی رو به افزایش است و نرخ هر دلار در بازار ایران نیز برای اولین بار از مرز هزار تومان فراتر رفته است.
ایران سال گذشته اعلام کرد که سهم دلار را در ذخایر ارزی خود به حداقل رسانده و معاملات نفتی خود را به ارزهای دیگری نظیر یورو (پول واحد اروپایی) انجام می دهد.

طرح جایگزینی ارزهای دیگر به جای دلار بعد از خودداری ایران از تعلیق غنی سازی اورانیوم و احتمال رویارویی فزاینده با آمریکا بر سر برنامه اتمی در دستور کار قرار گرفت و دولت ایران یک سال پیش اعلام کرد که نفت خود را به طور کامل با ارزهایی غیر از دلار آمریکا می فروشد.

مقامات دولتی بارها در سال گذشته با دفاع از تصمیم خود مبنی بر تغییر سبد ارزی از دلار به سایر ارزهای معتبر به خصوص یورو، تاکید داشتند که تصمیم آنها به موقع بوده است زیرا از یک سو قیمت دلار کاهش یافته و از سوی دیگر ارزش یورو پول واحد اروپایی افزایش پیدا کرده است.

سازمان اوپک بهای نفت خود را به دلار تعیین می کند اما یک سال پیش محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری ایران در نشست سران اوپک در عربستان، دلار آمریکا را "تکه کاغذی بی ارزش" خواند و از اعضای اوپک خواست تا نفت خود را با پول واحد دیگری غیر از دلار بفروشند.

برخی معتقد بودند که تصمیم سال گذشته ایران به دلیل افت ارزش دلار در بازارهای جهانی، تاحدودی به نفع این کشور تمام شد اما اکنون با بالا رفتن ارزش دلار، گزارشها حکایت از آن دارد که بالا رفتن ارزش دلار زیان سنگینی را به ایران وارد کرده است.

بیانیه دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال دانشگاههای تهران به مناسبت سیزده آبان

13آبان سالروز اشغال سفارت آمریکا در تهران است. این روز سر منشاء بسیاری از گرفتاریها و مصیبت هایی است که از آن تاریخ به بعد گریبان مردم ایران را گرفت و نقطه آغاز انحرافی بسیار بزرگ در مسیر سیاست خارجی ایران بود. انحرافی که آثار و نتایج آن بعد از گذشت سالها هنوز هم بر پیشانی این سرزمین خودنمایی می کند. آنچه امروزه به عنوان " حماسه بزرگ"، اینگونه توسط حاکمیت اقتدارگرا و پوپولیستی ایران، گرامی داشته می شود و برایش دست افشانی می کنند، حادثه ای غم انگیز بود که نهال آن در کشتگاه مشترک "چپ استکبار ستیز " و " اسلام سیاسی" تولید شد و در زمین جهل و هیجان کاشته شد. دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال دانشگاههای تهران بر خود لازم می دانند که ضمن یادآوری این روز مصیبت بار، نکاتی را در رابطه با آن متذکر شوند:سیزده آبان و اتفاقات پس از آن و مهر تایید حکومت که بر تارک آن زده شد، سرآغازی شد برای حرکتهای ضد ملی و افراط گرایانه بعدی و تولید رادیکالیسم سیاسی در مناسبات ایران با جامعه جهانی. تحرکاتی که بعد از این حادثه از جانب نیروهای تندرو و خط امامی در عرصه سیاسی به وقوع پیوست، ایده و گفتمان خطرناک صدور انقلاب و تلاش برای عملی کردن آن که هنوز هم ادامه دارد، تخریب منافع بلندمدت ایران در منطقه و جهان به بهانه دفاع از محرومین و مستضعفین و اقدامات فراوان دیگری از این دست را اگر چه می توان در برهه هایی قبل از این حادثه رد یابی کرد، اما بدون شک عملی شدن و اوج گرفتن آنها را باید از نتایج عینی تسخیر سفارت آمریکا در تهران دانست.به عبارت ساده تر این حرکت، مشروعیت بخشیدن و تقدس گفتمانی افراطی و غیر معقول بود که پس از گذشت سی سال هنوز هم در تکاپوی تخریب وجهه بین المللی و تاریخی ایران است.این حادثه درس بسیار بزرگی برای نیروهای فعال در عرصه فکری و سیاسی ایران بود. نیروهایی که در حصاری از مدهای روشنفکرانه گرفتار شده و به جای ایفای نقش به اصطلاح تاریخی خود در هدایت توده ها، خود اسیر هیجانات توده ای و بی منطقی شدند که بعدها گریبانگیر آنها هم شد. تایید و پشتیبانی از این حادثه از جانب عده زیادی از نیروهای سیاسی و اپوزیسیون، نقطه تاریکی در کارنامه آنهاست که پاک شدن آن عمر نوح می خواهد و صبر ایوب. از طرفی بسیاری از افراد مرتبط با این حادثه که بعدها دچار دگردیسی عمیق فکری شدند، هنوز هم در تحلیل آن دست به توجیهات ضعیف و غیر قابل قبولی می زنند که تنها نتیجه آن بی اعتمادی مردم نسبت به آنان است. اگر چنانچه آقایان می گویند، این اتفاق در فضای سیاسی آن روزها غیر قابل اجتناب و گریز ناپذیر و حتی لازم بوده است، اما در صورت پذیرش این ایده، باید از حوادث مشابه آن در دیگر نقاط جهان نیز حمایت کرده و یا به راحتی آن را با توجه به شرایط حاکم بر کشورهایشان توجیه کنیم. از یاد نبریم حادثه کشته شدن دیپلماتهای ایرانی به دست طالبان در افغانستان را.اکنون با گذشت نزدیک به سی سال از 13 آبان 58، همچنان دو ملت بزرگ و تاریخ ساز ایران و آمریکا از پیامدهای ناگوار آن واقعه متضرر هستند و امکان نزدیکی و تبادلات علمی و فرهنگی میان این دو به حداقل رسیده است.ما دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال دانشگاه های تهران، معتقدیم که در شرایط عادی و بدون وجود فضای سیاسی و ایدئولوژیک، ملت ایران بهترین دوست ملت امریکا در خاورمیانه خواهد بود. از این رو، اکنون می توان چنین استدلال کرد که بیشینه شدن منافع ملی ایران، به گونه ای واقع بینانه و نه از منظر تنگ ایدئولوژیک، مستلزم عادی سازی روابط دو کشور است.