۱۳۸۶ اسفند ۸, چهارشنبه
زنان تحصیلکرده، مشکل حکومت ایران
شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل که سمبل جنبش فمینیستی ایران است، معتقد است که زنان ایرانی موتور تغییرات اجتماعی در ایران هستند. بعد از اینکه فشار های زیاد مانع جنبش دانشجویی شد، مبارزه زنان برای بدست آوردن حقوق برابر با مردان، اهمیت ویژه ای پیدا کرد و اکنون هشداری جدی برای رژیم محسوب می شود.حتی رئیس جمهور، محمود احمدی نژاد هم موفق نشد، این آتش را خاموش کند. زنان در ایران، مدیر بیمارستان و مدیر روزنامه هستند، زنان مهندس ایرانی در شرکت های بزرگ ساختمان سازی کار می کنند و جزو کادر های بالای نیروی انتظامی هستند. اگرچه قوانین حجاب در ایران سخت تر شده است، اما دختران ایرانی همچنان به پوشیدن مانتو هایی ادامه می دهند که روز به روز کوتاه تر می شود، شلوارهایی که تنگ تر و روسری هایی که باریک ترند. یک سوم دانشجویان دختر، بدون چادر به دانشگاه می روند و تا زمانی که برای انجام کار هایشان مجبور به پوشیدن چادر نشوند، به سر کردن روسری یا مقتعه، اکتفا می کنند.از همه مهم تر اینکه، تعداد دخترانی که به دانشگاه می روند، در سال های اخیر رشد زیادی داشته است. بعد از گذشت بیست و نه سال از انقلاب اسلامی، دختران ایرانی 65 درصد دانشجویان را تشکیل می دهند و در امتحانات کنکور تعداد دختران قبول شده، بیش از شصت درصد و تعداد پسران، کمتر از چهل درصد است. این موضوع برای حکومت خطرناک است و به همین دلیل سهمیه بندی جنسیتی را در نظر گرفته اند تا تعداد بیشتری پسر درکنکور دانشگاه قبول بشوند و آنها مطمئن شوند که تعداد پسران از دختران در دانشگاه ها بیشتر خواهد بود.در روزهای گذشته، یکی از کمیسیون های مجلس، گزارشی را ارائه کرد که طبق آن از حضور تعداد زیادی از دختران باعث نگرانی است و در آینده برای پسران در بازار کار، مشکل بوجود می آید و این مشکل طبق نظر کمیسون، غیر قابل حل خواهد بود. بسیاری از نمایندگان محافظه کار مجلس که خواستار سهمیه بندی جنسیتی دانشجویان رشته پزشکی بودند ( به عقیده آنان، زنان پزشک باید فقط بیماران زن را درمان کنند)، خطر جدیدی را با افزایش تعداد دختران در رشته پزشکی، احساس کرده اند. همین مشکل در مورد تعداد دختران در رشته های داروسازی و دندانپزشکی هم وجود دارد، بیش از شصت درصد فارغ التحصیلان این رشته ها، زنان هستند.این یک تناقص است که حجاب اجباری و جدا کردن دختران و پسران در دانشگاه ها، باعث شده است که خانواده های مذهبی و سنتی، که در گذشته اجازه نمی دادند دخترانشان از خانه بیرون بروند، به آنها اجازه بدهند که به دانشگاه بروند و کار کنند.طبق آمار وزارت علوم، تعداد زنان در سال 1997، سالی که خاتمی رئیس جمهور ایران شد، 37 درصد بود. با حضور خاتمی، آزادی ها بیشتر شد. دولت خاتمی تصمیم گرفت که به زنان اجازه دهد که در دادگاه های خانواده، قاضی شوند و این شغلی بود که از بعد از انقلاب اسلامی در ایران، برای زنان ممنوع بود. امروز در حدود صد قاضی زن وجود دارد. در زمان خاتمی به دختران اجازه داده شد که برای تحصیل به خارج از کشور بروند که این حقی بود که فقط مشمول زنان متاهل می شد.پارکی در تهران به زنان اختصاص داده شده است که آنها می توانند هر ورزشی را که دلشان خواست، بدون حجاب، انجام بدهند. به زنان اجازه داده شد که بعنوان راننده تاکسی (تاکسی هایی که مخصوص مسافران زن است) کار کنند. زندگی مدرن در ایران به مبارزه با قواعد مردسالارانه و قوانین اسلامی، آمده است. تناقص دیگر این است که سنت گرایی شدید در کنار میل به پیشرفت و علم و دانش آمده است که مورد توافق همه گروه های سیاسی است. تنفر شدید طالبان در افغانستان از پیشرفت، در ملا های ایران، وجود ندارد. قوانین جدید، که در امتحانات کنکور سال آینده از آن استفاده خواهد شد، سهمیه بندی جنسیتی اعمال خواهد شد که 30 درصد برای پسران و 30 درصد برای دختران در نظر گرفته می شود و 40 درصد باقی مانده مورد رقابت قرار می گیرد. رئیس سازمان سنجش ایران که تلاش می کرد این قانون را منطقی جلوه بدهد، گفت:« این قانون تضمین می کند که پسران، امکان حضور در دانشکده هایی را که تعداد دختران در آن بیشتر است را پیدا کنند و در عین حال به نفع دختران هم هست، زیرا آنها امکان پیدا می کنند که در رشته هایی که تعدادشان کم است، مثل رشته های علوم انسانی، قبول بشوند».تحلیلی از لا رپوبلیکا
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر