۱۳۸۶ اسفند ۴, شنبه

جمهوری اسلامی و انتخابات؟!!!

نمی دانم بخندم و یا بگریم؟بگذارید هم بخندم به حال آنانیکه قصد دارند نفهمند و همچنان سر در برف فرو برند و بگویند نه این بار انشالله گربه است و در نمایش مضحک انتصابات شرکت کنند.و بگریم به حال مردمی که در این شرایط بس کشنده و طاقت فرسا، چشم و امیدشان به اپوزیسیونی است که فکر می کنند واقعأ علیه جمهوری اسلامی مبارزه می کنند. اما نمی دانند که همین به ظاهر اپوزیسیون اما در باطن پوزیسیون برای بقای این رژیم نا مردمی و ضد ایرانی و ایران، آنان را به قربانگاه فرستادند و می فرستند.صد البته این به ظاهر اپوزیسیون شامل همه ی نیروهای چپ در گیومه می شود که با جمهوری اسلامی از لحاظ ایدئولوژیک هیچ تفاوتی ندارند.***افراد، سازمانها، احزاب و بطورکلی نیروه هایی که به انتخابات در جمهوری اسلامی باور دارند و فکر می کنند از طریق انتخابات می توانند تأثیری در جامعه ایجاد کنند تا جمهوری اسلامی مثلأ دموکراتیک شود، نمی توانند علیه جمهوری اسلامی باشند و یا در صورت عالی تر ضد جمهوری اسلامی باشند.چنین نیروهایی اگر هم در این شرایط، شعار " علیه جمهوری اسلامی " می دهند یا نمی فهمند که به نظر می رسد چنین باشد یا با خود و دیگران شوخی می کنند.من نمی دانم با چه زبانی باید به این نیروها فهماند که انتخابات به معنی انتخاب کردن و انتخاب شدن در جمهوری اسلامی و یا به قول خودشان نظام اسلامی بی معنی است.زیرا مقوله انتخاب و انتخاب کردن از اختیار ِ آزاد انسان نأشی می شود. به عبارت دیگر کسی می تواند انتخاب کند که اول اختیار داشته باشد.اما جمهوری اسلامی معتقد به اختیار نیست تا اعتقاد به انتخاب یا انتخابات داشته باشد. زیرا آنها باور دارند که همه چیز از پیش معین شده است و شخصشان از جانب خدا مأمور هستند که امورات امت را رتق و فتق کنند.امت هم از نظر آنها گوسفندانی هستند که چون و چرا نکنند و لازمه این چون و چرا نکردن هم ایمان آوردن به راهی است که این موجودات ِ دو پا، آن را بی پروا فریاد می زنند.کسی که ایمان می آورد لازمه اش این است که به عقایدش شک نکند و اصلأ سئوالی در این باره طرح نکند. زیرا شک نشان از عقل دارد و قرار نیست امت عقل داشته باشد. پس اگر شک کرد این فرد عقل دارد. بنا براین ایمان ندارد و چون عقل دارد و ایمان ندارد پس مرتد است و جزای مرتد هم در دستگاه ایمانیان مرگ است.خودشان می گویند که اسلام آخرین دین است و محمد آخرین فرستاده از طرف خدایی است که خودشان باور دارند.این خدا یعنی خدای محمد و آخوند ها می گوید بر همه بشریت و یا آنانیکه ما انسان هم می گوییم، واجب است و مجبور هستند به محمد و اسلامش ایمان بیاورند و گرنه همگی کافر هستند و جزایشان اگر با زور ایمان نیاورند، مرگ است.با چنین اعتقاد دگم و مخربی بوده است که محمد در همان شروع صدور اجباری اسلام به پیرامون، نامه ای برای خسرو پرویز پادشاه ایرانزمین می فرستد و تهدید می کند یا به اسلام ایمان بیاور و یا جنگ را به تو تحمیل می کنیم.البته خسرو پرویز جوابی در خور شأن محمد به یکی از فرمانداران خود در یمن بنام باذان فرستاد و او را مأمور کرد که او را کد بسته به پیشش ببرند.اما افسوس که مرگ زودرس امانش نداد تا این خطر جهل پروری و جهالت و ویران سالاری را از آسمان ایران دور نگه دارد.به همین منظور است که در همان آغاز یهودیان ِ قبایل ِ بنی قریظه، بنی قینقاع و بنی النضیر را گردن زدند و به همین دلیل امروز می خواهند یهودیان و اسرائیل را از کره زمین و جغرافیای جهان پاک کنند.خوب اگر بخواهیم این روضه را ادمه دهیم می رسیم به اینجا که این آخوندها هم اکنون قدرت را در دست دارند. اینها معتقد هستند که ادامه اسلام به علی واگذار شد و پس از آن به پسران و نوه ها و نبیره ها و نتیجه ها و بالاخره به کسی که می گویند غیبش زده است و مأموریت را به ابتدا به نواب اربعه و سپس به همین آخوند ها داده است تا امت را بی چون و چرا به شرایطی برسانند که آن فرد غیبت کرده و وجود نداشته از چاه جمکران بیرون آید و عدالت را برقرار کند.به عبارت دیگر قرار نیست که ما از خود اختیاری داشته باشیم و مثلأ در انتخابات شرکت کنیم و تازه جسارت به خرج دهیم که انتخاب نماییم.کی را؟" اسغفرالله " زبانم لال مگر عاقل شدیم که شک کنیم و اختیاری داشته باشیم تا انتخاب کنیم؟خیر همین آدمها که بر منابر قضبان بالا رفتند، عین ایمان هستند و هر که به آنها شک کند کافر است.به همین منظور از همان آغاز خلافت ایشان تا هم اکنون ما که کافر بوده ایم و شده ایم، در انتخاب کردن و انتخاب شدن جایی نداشتیم ونداریم تا بخواهیم اندر مزایای انتخابات مصیبتی دلخراش بخوانیم و امت را از جنگ ِ در راه بترسانیم که در این انتخابات شرکت کنند تا بالا رفتگان منابر قضبان این گله های را شبانی کنند.اما این بدییهات باید 29 سال زمان می برد تا به اصطلاح " الیت " جامعه مان به این نتیجه می رسیدند ک خیر از این امام زاده هم شفاهی برنمی آید.و بعد امروز بانگ بر آورند که این انتخابات در پیش " آزاد " نیست و قصد ِ آن کردند که آن را تحریم کنند. اما با خودشان و در خودشان فکر نمی کنند که چرا در انتخابات قبلی شرکت کردند و شناسنامه بدست جزء اولین رأی دهندگان در مقابل سفارت خانه ها در خارج از کشور صف کشیده بودند. و مردم را تشویق می کردند برای رونق نمایش انتخابات، از کار و زندگی شان بگذرند و بسوی صندوق های رأی بشتابند.تازه به همین هم بسنده نکردند و دست به دامن " ملائک و جن پری " هم شدند که صندوق ها را اگر مردم پر نکردند، پرشان کنند.اینگار انتخابات قبلی " آزاد " بود و نمایندگان هم به حق نماینده ی مردم بودند.ولی با همه ی این بی خردی ها که تا کنون مرتکب شدند باید به همین نیروها هم تبریک گفت که واقعیت خودش را به آنها تحمیل کرد نه اینکه قبول کرده اند. اما رسیدن به این مرحله هر چند لازم بود ولی کافی نیست.چرا؟برای اینکه نمی شود در هوا انتخابات را تحریم کرد. معنی اش این است که نیروی مقابل ما متشکل است و با اقتدار و سرکوب و حذف این نمایش را به پیش می برد.بنا براین ما در این سوی باید بدور از هر گونه تنگ نظری و به خود و سازمان اندیشی، برای دفاع از منافع عالیه ملت ایران و تمامیت ارضی کشور، کنار هم چو صف واحدی شویم تا مردم در داخل و خارج از با هم بودن ما نیرو بگیرند و بر جرئتشان اضافه شود.در غیر این صورت چنین شعاری فقط در دهان شعار دهنده می ماند و خودش را ارضاع می کند. بدون این که تأثیر فراگیری داشته باشد.اهمیت این با هم بودن و کنار هم بودن برای آینده ی بهتر ایران این است که جهان آزاد هم می تواند روی ما حساب ویژه باز کند و ما را مخاطب خودش ارزیابی کنند.زیرا از این طریق می توانند حمایت بیشتری از مردم و اپوزیسیون متشکل بکنند. آیا چنین خردمندی در ما می جوشد تا نشان دهیم که ما هم می توانیم با هم باشیم نه بر هم؟apanahan@t-online.dea_panahan@yahoo.de
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
---------------------------
اناهيتا
با درود خدمت دکتر پناهندهچون هميشه مقالعه اتان حق مطلب را ادا کرده و ارزو دارم اين گفتار شما چشم های خيلی ها را باز کند و باعث شود عده ای که سرشان رازير برف کرده اند هم سرشان را از زير برف دراورند و ببنند کهديگران هم چشمهايی برای ديدن دارند و اعمال و رفتارها را می بينند و قضاوت می کنند.باسپاس و ارزوی پيروزی برای شما و تمامی فرهيختگانی که دلشان برای وطن می طپد.

هیچ نظری موجود نیست: