۱۳۸۷ مرداد ۶, یکشنبه

کاهش تورم جهانی، افزایش تورم داخلی

روزنامه سرمایه: آمارهای رسمی منتشره موسسه اقتصادی اکونومیست نشان می دهد درماه گذشته میلادی (خرداد و تیر) قیمت اقلام مهم تولیدی (صنعتی، معدنی، فلزی و کشاورزی) کاهش داشته اما نرخ تورم در ایران همچنان با شتاب رو به افزایش است و پیش بینی کارشناسان نشان می دهد این افزایش تا ماه های آینده نیز تداوم خواهد داشت. این در حالی است که دولت همواره اصرار بر تاثیر قیمت های جهانی بر نرخ تورم ایران دارد. پاشایی فام معاون اقتصادی بانک مرکزی نیز تاکید کرده بود تنها ۱۷ درصد نرخ تورم موجود در ایران ناشی از تاثیر قیمت های جهانی است.
این تناقض در حالی در اقتصاد ایران و روند جهانی قیمت ها وجود دارد و دولت به این پرسش پاسخ نمی دهد که چرا با کاهش روند قیمت ها در جهان این اتفاق در مورد نرخ تورم ایران و همان کالاهای مشابه در جهان نمی افتد. براساس آمار اکونومیست طی یک ماه گذشته قیمت مواد غذایی ۴/۶ درصد، فلزات ۰/۴ درصد و تولیدات کشاورزی غیرغذایی ۵/۲ درصد کاهش داشته است. این در حالی است که طبق آخرین آمار بانک مرکزی، شاخص بهای کالا و خدمات در مناطق شهری (نرخ تورم) از اسفند سال ۸۶ تا خرداد سال ۸۷ روند صعودی را نشان می دهد به طوری که نرخ تورم از ۴/۱۸ درصد در اسفند ۸۶ به ۱/۱۹ درصد، در فروردین ۸/۱۹ درصد و در اردیبهشت ۷/۲۰ درصد در خرداد امسال رسیده است.
آمارهای اکونومیست همچنان نشان می دهد در طول یک سال گذشته قیمت هر بشکه نفت به طور متوسط ۷/۷۳ درصد افزایش داشته و در مقابل قیمت اقلام تولیدی (کشاورزی، صنعتی و …) تنها ۹/۲۲ درصد رشد داشته است. یعنی درصد رشد قیمت هر بشکه نفت ۲/۳ برابر درصد رشد اقلام دیگر در جهان بوده است. این ارقام نشان از افزایش شدید درآمد کشورهای صادرکننده نفت به ویژه ایران در مقایسه با بالا رفتن قیمت های جهانی دارد. برخی کارشناسان معتقدند مقدار و حجم کالاهای وارداتی و سهم آنها در سبد مصرفی خانوار در تخمین مقدار تورم و رشد آن موثر است و به تبع آن هرچه مقدار کالاهای وارداتی مصرفی بیشتر باشد می توان گفت که میزان تاثیر قیمت این کالاها در تورم بیشتر است. حسین راغفر عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا در مورد تاثیر کالاهای وارداتی در انتقال تورم جهانی به کشور می گوید: «میزان تورم جهانی هرقدر هم زیاد باشد باز هم به طور مستقیم و به این شیوه موجود وارد کشور نمی شود. کافی است که حجم و حتی وزن و تغییر قیمت کالاهای وارداتی را به دست آورد و میزان تاثیر آن را حساب کرد. البته باید دید بیشترین کالاهای وارداتی کشور از کدام کشورهاست و میزان تورم آن از هر کشور چقدر است.»
او در این باره خاطرنشان می کند: «تاثیر تورم جهانی به هیچ وجه به شیوه ای که در حال حاضر مطرح می شود، نیست. بسیاری از کالاهای وارداتی نهاده های تولیدی هستند برخی دیگر نیز به طور مستقیم وارد بازار کالا نمی شوند برخی دیگر نیز پس از مدتی خواب در انبارها وارد بازار می شوند» بیشترین محصولات سبد مصرفی خانوار و سبد تورم کشور مربوط به مسکن، خوراک و حمل و نقل است که بیشترین کالاهای این اقلام ساخت داخل است و وارداتی نیست اما با این همه باز هم بیشترین مقدار افزایش قیمت را در همین اقلام مشاهده می کنیم.
راغفر در این باره نیز اضافه می کند: «اقلام مواد غذایی و کشاورزی بخش مهمی از سبد مصرفی خانوار را تشکیل می دهد که همه آنها در داخل کشور تولید می شود، همین طور مسکن که تورم سرسام آور آن در همه نقاط کشور به خوبی احساس می شود. همه اقلام یاد شده تورم بالایی را دارند و این تورم هیچ ارتباطی به تورم و قیمت های جهانی ندارد. حجم عظیم واردات، وجود نقدینگی فراوان و رکود تولید مهم ترین عوامل تورم هستند. هرچه که درآمد حاصل از فروش نفت افزایش پیدا کرده، دلارهای نفتی نیز بیشتر صرف واردات و تزریق به جامعه شده است.» این عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا وجود عوامل خارجی و توطئه های پنهان را نیز منتفی دانسته و تاکید می کند: «متاسفانه کشور به شدت در بخش مدیریت منابع نفتی ضعف دارد به طوری که در اثر واردات بی رویه به خصوص در سه سال گذشته و پس از ۳۰ سال برای نخستین بار با کسری تراز پرداختی در بخش کشاورزی مواجه بوده ایم. حتی اگر انتقال تورم جهانی در این قضیه موثر باشد باز هم ضعف مدیریت اقتصادی باعث شده که این تورم به داخل کشور انتقال یابد. مجموع آنچه که از بررسی های کلی و دیدگاه های کارشناسی برمی آید آن است که شیوه مدیریت دلارهای نفتی بیش از هر چیزی در نوسان قیمت ها و افزایش تورم تاثیر داشته است. برخی صاحبنظران معتقدند در کشورهای حوزه خلیج فارس کشورهای بسیاری هستند که تعامل بیشتری برای واردات با کشورهای خارجی دارند اما بازهم تورم و رشد نسبی تورم آنها به اندازه ایران نیست.»
مهدی شجاعی کارشناس اقتصادی در مورد نرخ تورم ایران در منطقه و ارتباط آن مقدار واردات این کشورها می گوید: «میزان و نرخ تورم در ایران هیچ ارتباطی به میزان واردات یا حتی کالاهای وارداتی ندارد. برای مثال عربستان سعودی حدود ۸۰ درصد کالاهای مصرفی خود را وارد می کند اما تنها سه درصد نرخ تورم دارد که این امر نشان می دهد مدیریت اقتصادی، پولی و مالی دولت بیش از میزان تورم جهانی در تورم داخل کشورها تاثیر دارد.» این کارشناس در مورد رتبه تورم ایران در مقایسه با دیگر کشورهای منطقه و دنیا اضافه می کند: «طبق آمارهای موجود در سال ۲۰۰۷ ایران در بین ۱۸۰ کشور جهان رتبه ۱۷۶ را دارد و پس از ایران تنها چهار کشور اریتره با تورم ۷/۲۲ درصد، گینه با تورم ۴/۲۳ درصد، میانمار با تورم ۹/۳۶ درصد و زیمبابوه با تورم ۱۶۱۷۰ درصد هستند.» طبق همین آمار بیشتر کشورهای منطقه تورم یک رقمی دارند بنابراین این ارقام نشان می دهد که میزان واردات حتی اگر به میزان بالا بوده اما مدیریت مالی کافی وجود داشته باشد نرخ تورم رشد صعودی نخواهد داشت.» او یادآور می شود: «انبساطی بودن بودجه دولت، کاهش دستوری نرخ سود به افزایش حجم نقدینگی دامن زده و بیش از پیش تورم را افزایش می دهد. طی سه سال گذشته باوجود درآمدهای سرشار و کلان نفت، فقر گسترش یافته، نرخ تورم افزوده شده و قدرت خرید مردم کاهش یافته است.» شجاعی تصریح می کند: «کشورهای منطقه مانند پاکستان با تورم ۸/۷ درصد، عربستان با تورم سه درصد، کویت ۶/۲ درصد و سوریه هفت درصد از جمله کشورهایی هستند که با هماهنگی سیاست های مالی و پولی به نرخ تورم پایین دست یافته اند. ژاپن با تورم صفر درصد کمترین تورم در دنیا را دارد پس از آن نروژ با ۸/۰ درصد و سوئیس با یک درصد تورم از جمله کشورهای کم تورم دنیا هستند.»

کناره گيری رضا زاده مثبت يا منفی؟

بهرام افشار زاده رئیس فدراسیون وزنه برداری ایران در گفتگو با خبرگزاری رسمی ایران، ایرنا، عنوان کرد حسین رضازاده، وزنه بردار پیشین ایران در رده فوق سنگین "از 10 سال پیش به بیماری قند خون، یا همان دیابت مبتلا است."آقای افشارزاده بالا بودن توان جسمانی این ورزشکار، که در روز چهارشنبه از صحنه رقابتهای وزنه برداری کناره گیری کرد، را عامل نمود نکردن این بیماری دانسته است و گفت از 20 ماه پیش برای معالجه بیماری رضازاده "اقدامات مقتضی" انجام شده است، اما "بالا بودن سن این ورزشکار"باعث شد معالجات نتیجه مثبتی نداشته باشد.کناره گیری حسین رضازاده از صحنه وزنه برداری در فاصله کمتر از یک ماه به برگزاری رقابتهای المپیک پکن، یکی از پر سروصدا ترین اخبار منتشر شده در ارتباط با ورزش ایران در ماه های اخیر بود و باعث مطرح شدن حدس و گمان های متفاوتی درباره دلیل کناره گیری این ورزشکار سرشناس شد.شما در این باره چه فکر می کنید؟ به نظر شما کناره گیری حسین رضا زاده چه تاثیری بر ورزش ایران، ورزش وزنه برداری، و عملکرد ایران در المپیک خواهد گذاشت؟ آیا شما به مطرح شدن دوباره ایران در عرصه ورزش بین المللی با اتکا به توان ورزشکار یا ورزشکارانی دیگر امید دارید؟

چه کسی رئیس است؟


اکونومیست: نظر واقعی آیت الله خامنه ای نسبت به محمود احمدی نژاد چیست؟
در شماره 24 ژوئیه هفته نامه بریتانیایی اکونومیست مطلبی به نقش محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور، و آیت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی اختصاص یافته است.
این گزارش با عنوان "چه کسی رئیس است؟ رابطه معماگونه رهبر و رئیس جمهور" انتشار یافته و با این سئوال آغاز می شود که: نظر واقعی آیت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی، نسبت به محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور مبارزه جو و عوامگرای ایران چیست؟
اکونومیست می نویسد که پس از انتخاب آقای احمدی نژاد در سال 2005، که برای بسیاری از مردم غیر منتظره بود، عموما چنین تصور می شد که رئیس جمهور جدید فردی دست آموز است که یک مقام تشریفاتی را برعهده گرفته اما تا کنون، به وی آزادی عمل قابل توجهی داده شده به نحوی که سیاست های اقتصادی لجام گسیخته و سیاست خارجی خطرآفرین او ایران را تقریبا به طور دائم گرفتار بحران کرده است.
این نشریه می افزاید که در عین حال، حتی ایرانیان نزدیک به محافل دولتی نیز نمی توانند مشخصا بگویند که آیا رئیس جمهور در نقش دستیار مورد اعتماد رهبر خدمت می کند یا اینکه فردی خودسر با جاه طلبی های بزرگ است که خواب را از چشم آیت الله خامنه ای ربوده است؟
اکونومیست می نویسد که از نظر قانون اساسی، آیت خامنه ای زاهد مآب به وضوح فرد قدرتمندتری در جمهوری اسلامی است و هیچ تصمیم مهمی بدون تایید او اتخاذ نمی شود و برخی کارشناسان غربی معتقدند که آقای خامنه ای در حال حاضر از هر زمان دیگری در طول نوزده سال رهبری خود قدرتمندتر است و اداره کنندگان نهادهای متنفذ در ساختار پیچیده حکومتی در ایران، از جمله سپاه پاسداران، شورای نگهبان، ریاست جمهوری و مجلس از سوی آیت الله خامنه ای منصوب شده یا افرادی با سر سپردگی بی چون و چرا به او هستند.
این هفته نامه می افزاید که در عین حال، آیت الله خامنه ای از اختیارات خود به شکلی کم سر و صدا استفاده می کند به نحوی که غالبا به نظر می رسد که از امور کشور به دور است.
رئیسان جمهوری و رهبر
اکونومیست می نویسد که ظاهرا آیت الله خامنه ای از سال 1989 به بعد به خارج از ایران سفر نکرده، ندرتا با روزنامه نگاران یا مقامات غربی که به ایران سفر می کنند دیدار می کند و حتی قبل از انتخاب محمود احمدی نژاد هم، عمدا یا سهوا، تحت الشعاع رئیسان جمهور قرار داشته است.
آقای احمدی نژاد در سرتاسر جهان چنین الغا می کند که خود او رهبر اصلی ایران است تا جایی که جان مک کین، نامزد حزب جمهوریخواه در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، گفته است که قدرت نهایی در ایران در دست آقای احمدی نژاد است، و نه آقای خامنه ای

اکونومیست
این نشریه به عنوان نمونه از محمد خاتمی، رئیس جمهور از سال 1997 تا 2005 یاد می کند و می نویسد که آقای خاتمی که افکار اصلاح طلبانه داشت، با شعار گفتگو تمدنها از جناح چپ صحنه را از رهبر ربود در حالیکه به نظر می رسد که آقای احمدی نژاد با لفاظی های گزنده علیه اسرائیل و نفی هولوکاست، از سمت راست او را به حاشیه رانده است و علاوه براین، آقای احمدی نژاد در سرتاسر جهان چنین الغا می کند که خود او رهبر اصلی ایران است تا جایی که جان مک کین، نامزد حزب جمهوریخواه در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، گفته است که قدرت نهایی در ایران در دست آقای احمدی نژاد است، و نه آقای خامنه ای.
این هفته نامه می افزاید که در همانحال، ممکن است که آقای احمدی نژاد پا را از گلیم خود فراتر گذاشته باشد زیرا ماه گذشته، و چند هفته پس از تهدیداتش به افشای نام مقامات فاسد، یکی از متحدان عقیدتی او به نام عباس پالیزدار، که پیشتر از کارمندان مجلس بود، گفت که شماری از رهبران روحانی، از جمله چند تن از افراد نزدیک به آیت الله خامنه ای، از موقعیت خود برای سوء استفاده های چند صد میلیون دلاری از بیت المال بهره برده و حتی مخالفان خود را به قتل رسانده اند.
اکونومیست می نویسد که سالهاست که مردم ایران می دانند که روحانیون ارشد جمهوری اسلامی جیب های گشادی دارند اما افشای اسامی مفسدان توسط یکی از افراد درون رژیم مانند آقای پالیزدار اتفاقی بی سابقه بود.
شاید آیت الله خامنه ای خود را موظف بداند که به خصوص در مورد موضوع هسته ای، وحدت ملی را به نمایش بگذارد و یا ممکن است مایل باشد احساسات گاه خصمانه مردم عادی ایران نسبت به حکومت به سوی رئیس جمهور منحرف شود

اکونومیست
این هفته نامه یادآور می شود که برخی از کارشناسان غربی، از جمله گری سیک، استاد دانشگاه کلمبیا و مشاور امنیت ملی آمریکا در زمان ریاست جمهوری جرالد فورد، جیمی کارتر و رونالد ریگان، این واقعه را نشانه ای از جاه طلبی های آقای احمدی نژاد و به چالش کشیدن موقعیت رهبر جمهوری اسلامی و حتی نوعی کودتای خزنده توسط رئیس جمهور برای تمرکز هرچه بیشتر قدرت در دست های خود توصیف کردند.
اکونومیست می افزاید که آنچه روی داد این بود که حتی قبل به حرکت در آمدن چنین موجی، عباس پالیزدار و تعدادی از دوستان او به اتهام "نشر اکاذیب" و "تشویش افکار عمومی" بازداشت شدند و هنگامی که آشکار شد که آیت الله خامنه ای از افشاگری او به خشم آمده است، رئیس جمهور به سرعت از آقای پالیزدار دوری جست و او را فردی فاسد و بی هویت توصیف کرد.
انتقاد از احمدی نژاد و حمایت آیت الله خامنه ای
به نوشته اکونومیست، پس از این واقعه، ضد حمله علیه آقای احمدی نژاد ادامه یافت و علی اکبر ولایتی، یک از وزیران خارجه متنفذ سابق و از نزدیکان آیت الله خامنه ای، در اقدامی کم سابقه، و ظاهرا با تایید او، مقاله ای را در روزنامه فرانسوی لیبراسیون منتشر کرد و در آن سیاست های رئیس جمهور را "غیرمنطقی" خواند و صراحتا گفت که رهبر جمهوری اسلامی تصمیم گیرنده نهایی در ایران است.
این نشریه می نویسد که آقای احمدی نژاد، که معمولا فردی مبارزه جو محسوب می شود، در برابر این اهارات سکوت کرد در حالیکه یکی از مقامات ارشد سابق ایرانی که با آیت الله خامنه ای ارتباط دارد تاکید داشت که "بدون حمایت رهبر، آینده سیاسی احمدی نژاد تمام شده است."
تا زمانی که آیت الله خامنه ای شصت و نه ساله رهبری جمهوری اسلامی را در دست دارد، تغییر اساسی در سیاست خارجی ایران بسیار نامحتمل به نظر می رسد

اکونومیست
اکونومیست در ادامه می افزاید که اما در همان زمانی که به نظر می رسید آقای احمدی نژاد از چشم آیت الله خامنه ای افتاده، رهبر جمهوری اسلامی به دفاع از او برخاست و اعلام داشت که "مسئول پیشبرد موضوع هسته ای، شورایعالی امنیت ملی است که در راس آن رئیس جمهور محترم قرار دارد و آنچه که از طرف رئیس جمهور و مسئولان در خصوص موضوع هسته ای بیان می شود، مورد اجماع همه مسئولان کشور است."
به نوشته این هفته نامه، ممکن است آیت الله خامنه ای خود را موظف بداند که به خصوص در مورد موضوع هسته ای، وحدت ملی را به نمایش بگذارد و یا ممکن است مایل باشد احساسات گاه خصمانه مردم عادی ایران نسبت به حکومت به سوی رئیس جمهور منحرف شود.
اکونومیست می نویسد که در مجموع، روشن نیست که دو فردی که در راس جمهوری اسلامی قرار گرفته اند نسبت به هم چه احساسی دارند و اینکه آیا در انتخابات ریاست جمهوری در تابستان سال آینده، آیت الله خامنه ای از انتخاب مجدد آقای احمدی نژاد حمایت خواهد کرد اما هر که در این انتخابات برنده شود، تا زمانی که آیت الله خامنه ای شصت و نه ساله رهبری جمهوری اسلامی را در دست دارد، تغییر اساسی در سیاست خارجی ایران بسیار نامحتمل به نظر می رسد.

ایران به دنبال عضویت در شورای امنیت



این برای بار اول نیست که وزیر امور خارجه ایران از خواست کشورش برای عضویت در شورای امنیت سخن می گوید
منوچهر متکی، وزیر امور خارجه ایران خواهان حمایت جنبش عدم تعهد از عضویت این کشور در شورای امنیت سازمان ملل شد.
آقای متکی در نشست کارشناسان ارشد اجلاس وزرای امور خارجه جنبش عدم تعهد گفت که جمهوری اسلامی برای عضویت غیر دایم در شورای امنیت در دوره 2009 تا 2010 نامزد شده است.
آقای متکی خواهان آن شد که این نامزدی از سوی جنبش عدم تعهد و کشورهای دوست مورد پشتیبانی قرار گیرد.
او افزود که ایران امیدوار است با رای مثبت این کشورها، تحول مثبتی در عملکرد این شورا ایجاد کند. جنبش عدم تعهد 114 عضو دارد.
این برای بار اول نیست که وزیر امور خارجه ایران از خواست کشورش برای عضویت در شورای امنیت سخن می گوید.
شورای امنیت سازمان ملل در کنار پنج عضو دائم خود که شامل چین، فرانسه، روسیه، آمریکا و بریتانیا است، ده عضو غیر دایم نیز دارد که به تناوب تغییر می کنند. این ده عضو برای مدت دو سال، از سوی مجمع عمومی سازمان ملل متحد انتخاب می شوند.
ایران پیش از این در سال های 1955 و 1956 میلادی در شورای امنیت به عنوان عضو غیر دایم حضور داشته است.
شورای امنیت سازمان ملل از زمان روی کار آمدن دولت محمود احمدی نژاد، سه قطعنامه علیه ایران به تصویب رسانده و تحریم هایی را بر ضد این کشور به تصویب رسانده است.
این تحریم ها به خاطر سرپیچی ایران از تعلیق غنی سازی اورانیوم صورت گرفته است.
ایران متهم به تلاش برای دستیابی به سلاح هسته ای است، اتهامی که ایران همواره آن را رد می کند و می گوید که غنی سازی را از حقوق هسته ای خود می داند.
دور اخیر مذاکرات ایران و کشورهای پنج بعلاوه یک در ژنو نتیجه ملموسی به دنبال نداشت و قرار است این مذاکرات به زودی از سر گرفته شود.
ایران درخواست این کشورها برای توقف غنی سازی را رد می کند. آقای متکی در تازه ترین اظهارنظر خود درباره سوخت هسته ای گفته است که ایران حتما باید سوخت مطمئن هسته ای در اختیار داشته باشد، چون اطمینانی از اینکه این سوخت در اختیارش قرار بگیرد، ندارد.

۱۳۸۷ تیر ۳۰, یکشنبه

نشست 36 دفتر پژوهش حزب مشروطه ایران

در بخش خبر ها و رسانه ها:
ایرانیان با 760 میلیارد تومان بالا ترین سرمایه گزاری سال 2007 را در امارات خلیج فارس داشته اند.
انجمن صنفی روزنامه نگاران توسط وزارت کار و امور اجتماعی منحل شد
وزارت نفت به بنیاد مستضعفان اجازه بستن قرارداد و فروش نفت داد
به گفته امام جمعه طبس 99 در صد نامه های مردم به یکی از امام زاده ها مربوط به ازدواج و اشتغال است.
سامانه های فارسی زبان از انتشار تظاهرات در مشهد و اصفهان و شهر های دیگر در دفاع از خلیج فارس و منافع ملی ایران خود داری کرده اند.
دعوت بی بازتاب حزب دمکرات کردستان به تشکیل جبهه واحد از "ملیت های ایران" و دیگر سازمان ها.

در ادامه بحث درباره منشور حزب آقای کردی پیشنهاد کرد که در منشور حزب به نقش رهبری شاهزاده رضا پهلوی برای رساندن پیام آزادیخواهانه مردم ایران به جهانیان اشاره و بر تعیین شکل رژیم آینده ایران توسط رای آزادانه مردم تاکید شود. نظر آقای قطبی این بود که ما اعلام کنیم که رضا پهلوی به موجب قانون اساسی پیشین شاه ایران است ولی در احترام به رای مردم خواهان نظر مردم در این رابطه هستیم. آقای رحیمی معتقد بود که مسئله ما قانون اساسی گذشته نیست لیبرالیسم و حقوق بشر است ما نمی توانیم جواب مردم رابدهیم که شما پیشاپیش شاه را انتخاب کرده اید دیگر چه می گوئید که رای بدهید. چه اصراری است کسی را که خودش را پادشاه نمی داند پادشاه بنامیم؟

آقای کردی در توضیح پیشنهاد خود گفت مردم ایران در قلب شان تمایل شدید به پادشاهی دارند و جامعه ایرانی با ساختار قومی- ایلی- پدر سالارانه اش هنوز نیاز به یک رهبر نیک اندیش و یک رضا شاه به اضافه دمکراسی دارد.

اقای همایون گفت ما نباید خود را جای مردم بگذاریم و هیچ کس نمی داند مردم در این اوضاع سردرگم و آشفته چه می خواهند. نظر ها می تواند با اوضاع و احوال عوض شود و در نتیجه بهتر است همیشه روی اصول پابر جا بمانیم تا از همه تنگنا ها بدر آئیم و ناچار از دروغ و تناقض نباشیم. شاهزاده در قاهره گفت آماده است در موقع خود وظایف شاهی را انجام دهد. از آن وقت هم دائما از این اظهار فاصله گرفته است. به موجب همان قانون اساسی نیز تا تشریفات را بجا نیاورد پادشاه نیست ولی در شاهزاده بودنش تردیدی نیست. قانون اساسی پیشین، هم مذهب رسمی داشت هم شورای نگهبان به صورت پنج مجتهد با حق وتو بر قوانین و به هیچ وجه به درد نمی خورد. دوران رضا شاه هم تمام شده است و اگر ما معتقد نیستیم که ایرانیان شایستگی دمکراسی دارند اصلا مبارزه ما بی معنی است.
ما، دست کم من، پادشاهی را به دلیل اینکه مردم پادشاهی می خواهند انتخاب نکرده ایم و اگر 99 در صد امروز بگویند پادشاهی نمی خواهند من نظرم عوض نخواهد شد و معتقدم با این فرهنگ سیاسی که ما داریم وجود مقامی که قدرت و مسئولیتی ندارد و به هیچ گروهی وابسته نیست و هر روز نگرانی انتخاب شدن ندارد یک عامل ثبات است و به حفظ ایران و نهاد های دمکراتیک کمک خواهد کرد، مانند اسپانیا.
میان منشور و ادبیات حزبی باید تفاوت گذاشت. منشور نباید وارد جزئیات شود و رساندن صدای ملت ایران به دنیا پنج در صد مبارزه بیشتر نیست. بند 3 منشور اشکالی ندارد چون القاب پادشاهی بعد از رای مردم آمده است و به نظر من بهتر است همین گونه بماند.

آقای پاشائی گفت ایستادن روی اصول و آنچه به نظر ما مصلحت ملی است از آغاز مورد نظر بوده است. سی سال پیش جرئت می خواست که از پادشاهی دفاع کنیم. اگر مردم بدانند که ما شاهزاده را برای ایران می خواهیم و اگر برای پیش انداختن خودمان در محیط های کوچک بی اثر، هر لحظه نام ایشان را نبریم مطمئنا بیشتر به سود امر ما خواهد بود.
سامانه های فارسی زبان توجهی به مبارزاتی که در ایران در جهت دفاع از ناسیونالیسم ایرانی می شود ندارند. در تظاهرات مشهد یک نفر کشته شد و سامانه های دگراندیش خبری ندادند. ولی مبارزه ای که روی تاریخ و ناسیونالیسم ایرانی کار می کند کم کم جایش را باز خواهد کرد. ما باید به سهم خود خبر ها را به هر جا بفرستیم. ضمنا شورای مرکزی با پیشنهاد دفتر پژوهش موافقت کرد و کنگره هفتم حزب به نام فریدون آدمیت نامیده خواهد شد.

دستور نشست آینده (یکشنبه 20 ژوئیه 2008) ادامه گفتگو در باره منشور.


۱۳۸۷ تیر ۲۶, چهارشنبه

بيش از 24 سازمان غير دولتی از نابودی ميراث فرهنگي ابراز نگرانی کرده اند

بیش از 24 سازمان غیر دولتی دوستدار میراث فرهنگی ایرانیان، ضمن يادآوری وظيفه‌ دولت نسبت به نگهداری و پاسداری از گنجينه‌های اين سرزمين، مهم ترین نگرانی های دوستداران میراث فرهنگی را در پنج بخش و به شرح زیر به آگاهی ملت گرامی ايران رساندند:

1. ما از هماهنگی‌های انجام‌شده ميان سازمان ميراث فرهنگي و مديريت بريتيش‌ميوزيوم لندن برای بازگشت – اگرچه موقت – منشور حقوق بشر کوروش از موزه‌ بريتانيا به گنجينه‌ ملی ايران و نمايش همگانی آن، به شدت نگران بوده و از هم‌اکنون دلواپسی ژرف خود را از اين موضوع، به آگاهی هم‌ميهنان و نيز همه نهادهای فعال فرهنگی می‌رسانيم. زيرا بر اين باوريم که سازمان ميراث فرهنگي، هرگز کارنامه‌ روشنی در پاسداری از گنجينه‌های کشورمان نداشته و ندارد، و برای نمونه همان بس که نتوانسته تا از سنگ‌نوشته‌ ارزشمند جزيره خارک ، بيش از 199 روز نگهداری نمايد. هم‌چنين هنوز هم مردمِ بزرگوار ايران ، خاطره‌ تلخ ربوده شدن « لوح زرين تخت‌جمشيد» از همين گنجينه‌ ملی ايران و و سپس پخش خبري مبني بر آب کردن آن را ، از ياد نبرده‌اند.

2. همان گونه كه كارشناسان غيردولتي از همان آغاز پيش‌بيني كرده بودند، رطوبت سنج های پاسارگاد نمِ بسيار بالايی را پيرامون آرامگاه کوروش بزرگ نشان داده‌اند و با آن که همه گروه های ميهن‌پرست، پيش از آبگيری سد سيوند، بارها و بارها درباره اثرات ويران گر اين آبگيری هشدار داده بودند،ولي هنوز هم- و بر خلاف وعده‌های داده ‌شده – شاهد اقدام مثبتی برای تخليه‌ آب هاي آن سد نبوده‌ايم ، تا پس از قطع شمار بالايی درخت منحصر به‌فرد و نابودی محوطه‌های باستانی تنگِ چشمه (تنگ بلاغی)، دست كم اينک از شدت آسيب‌های پيشِ رو بكاهيم.

3. شنيده می ‌شود كسانی به جرم ويران نمودن سنگ‌نوشته جزيره‌ خارک دستگير شده‌اند. هر چند پيرامون علت دستگيری دست كم يک تن از آنها ابهام‌هايی وجود دارد ولی در ميان شگفتیِ همگان، منابع رسمی تا كنون به بهانه‌ امنيتی بودن مسأله، از شناساندن آنها به مردم و روشن شدن علت مسأله سر باز زده‌اند. و اين در حالی است که می دانيم به دليل نفت‌خيز بودن جزيره‌ خارک و دارا بودن تأسيسات نفتی بسيار، هيچ‌کس نمی‌تواند بدون داشتن پروانه از مسؤولان مربوطه، به آن‌جا آمدوشد نمايد. آشكار است كه برای جلوگيری از گسترش شايعات پيرامون اين رويداد – كه چندان خوشايند نيز نبوده و می ‌تواند اعتماد دوستداران ميراث فرهنگی نسبت به دولت را كم‌تر نمايد – ضمن بركناری مديريت سازمان ميراث فرهنگی استان بوشهر، شايسته است نتايج پيشرفت پرونده ، گام به گام اعلام گردد.

4. در خبرها آمده است كه در كمال شگفتي بخشی از محوطه‌ کاخ‌ آپادانای شوش، آن گنجينه کهن و گران‌بهای کشورمان و يادمانِ روزگار داريوش بزرگ، به پيست موتورسواری بدل گشته است. آشكار و بديهی است كه مي بايست ضمن برچيدن چنين وضعيتی، هرچه زودتر حريم آن اثر ارزشمند مشخص و مورد نگاهبانی قرار گيرد تا ديگر بار فجايعی همچون تخريب پایه ستون‌های دروازه شرقی همان كاخ و نيز نابودی كتيبه خارک را شاهد نباشيم .

5. و باز از خوزستان و ديگر كهن‌شهر آن، «اهواز»، خبري دال بر كاوش و رسيدگی به شهر باستانی هرمزداردشير که خود يادگاری 1700 ساله از روزگار ساسانيان و از آثار ثبتِ ملي شده‌ آن استان است به گوش نرسيده و نمی ‌رسد. ما چنين كوتاهی ‌هايی را تنها و تنها از ناكارآمدی مديريت سازمان ميراث فرهنگي آن استان می ‌بينيم و خواستار بازبينی در رفتار و عملكرد اين سازمان می باشيم . سازمان های غیر دولتی امضاءکننده این بیانیه به شرح زیر هستند :

بنياد دوستداران ميراث فرهنگي افراز (تهران)،انجمن فرهنگي بيستون (تهران) ، انجمن فرپاد (شيراز)،انجمن انديشه جوان (اصفهان)،انجمن دوستداران و حافظان خشت خام (يزد)،كانون دوستداران شاهنامه (توس)،كانون جوانان پاسارگاد (گرگان)،گروه جوانان شكوه هخامنشي (خراسان)،جمعيت عصر سبز (يزد)،انجمن فرهنگي سرزمين پارس (خراسان)،جمعيت دوستداران ميراث فرهنگي يادگار (يزد)،خانه سيمرغ (تهران)،خانه ماوراي جوان (گرگان)،انجمن ديده‌بان يادگارهاي فرهنگي و طبيعي ايران (تهران)،انجمن كهن‌دژ (همدان) ، کانون گسترش فرهنگ ايران بزرگ (اصفهان)،انجمن هخامنشيان (تهران)،انجمن دوستداران ميراث فرهنگي و گردشگري امرتات (اصفهان)،خانه ادب مهر (اصفهان)،انجمن دوستداران ميراث فرهنگي تاريانا (خوزستان)،كانون سيمرغ انديشه (نجف‌آباد)،كانون فرهنگي لر بختياري ايرانيان ،انجمن ايلام شناسي ايران (تهران)،انجمن اسپادانا(تهران)،انجمن فرهنگي كوروش بزرگ و گروهي از فرزندان ايران‌زمين

مقاله آقای شایان آریا در واشینگتن تایمز

آقایان شایان آریا رئیس شورای شاخه سیاتل حزب و نیر بام در مقاله مشترکی که در این هفته در واشینگتن تایمز انتشار داده اند توانسته اند به روشن شدن افکار عمومی امریکائیان در باره مبارزات مردم ایران و ابعاد سرکوبگری و جنایات رژیم اسلامی کمک ارزنده ای کنند. مقاله با تصمیم شهردار رم به نامگزاری خیابان 9 ژوئیه (18 تیر) در آن شهر آغاز می شود و فهرست مفصلی از مبارزات دانشجویان ایران و قربانی هائی که در کنار آزادیخواهان دیگر داده اند و همچنین سرکوبی خونین اجتماع بهائیان در ایران به دست می دهد.

خواننده امریکائی با تصویری روبرو می شود که اگر چه از هر آب و تاب و شعار به دور است خون را در رگ ها منجمد می کند و در عین حال به مبارزه شکست ناپذیر مردم ایران امید واری بیشتری می یابد. روزنامه واشینگتن تایمز در پایتخت امریکا از رسانه های متنفذ آن کشور است و مقاله "ملا های خونریز ایران" بازتاب گسترده ای یافته است.

نویسندگان مقاله در موسسه بررسی و صلح و رواداری فرهنگی در کتاب های درسی فعالیت دارند و یکی از پژوهش های آنان درباره بدآموزی های فاشیستی در کتاب های درسی جمهوری اسلامی انتشار یافته است. آقای نیر همچنین نایب رئیس مرکز آزادی در خاور میانه است. یکی دیگر از فغالیت های آقای آریا شرکت در کمیته اقدام ایرانی امریکائی است که به رهبری آقای حسین خرم عضو شورای شاخه سیاتل و مستقل از فعالیت حزبی هموندان در کار پا گرفتن است. کمیته، پشتیبانی از ایرانیان امریکائی، و رویاروئی با لابی جمهوری اسلامی در امریکا را جزء وظایف خود قرار داده است. آقایان خرم و آریا در چند سال گذشته سفر های متعددی به شهر های امریکا برای شرکت در همایش های سیاسی امریکا انجام داده اند. شاخه سیاتل در این سال ها بی سرو صدا و خودنمائی دست به اقدامات موثری در مبارزه با جمهوری اسلامی از درون سیستم سیاسی امریکا زده است که مانند آن را کمتر در جا های دیگر می توان یافت.

۱۳۸۷ تیر ۱۹, چهارشنبه

افزایش انتقادها از آزمایش موشکی ایران

دو نامزد اصلی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به آزمایش موشکی ایران واکنش نشان داده اند
دو نامزد اصلی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به آزمایش موشکی ایران واکنش نشان داده اند.
سناتور باراک اوباما از حزب دموکرات ایران را تهدید بزرگی خواند و سناتور جان مک کین جمهوریخواه خواهان ایجاد یک سپر دفاعی موثر برای مقابله با تهدید ایران شد.

آزمایش موشکی جدید ایران با واکنش های منفی جهان غرب مواجه شده است. در این آزمایش های جدید، ایران نه موشگ جدید را امتحان کرد که یکی از آنها قابلیت هدف قرار دادن اسرائیل را نیز دارد.

وزیر مسکن اسرائیل در واکنش گفته است که این کشور قادر به دفاع از خود (در برابر تهدید ایران) است.

گفتگو با خشایار مهیم در دفتر بی بی سی در واشنگتن درباره واکنش آمریکا


گفتگو با صادق صبا، تحلیلگر مسائل ایران در سرویس جهانی بی بی سی

سخنگوی کاخ سفید نیز با محکوم کردن این اقدام ایران خواهان توقف این آزمایش ها از سوی ایران شد. فرانسه، آلمان و ایتالیا نیز این آزمایش ها را مورد انتقاد قرار داده اند.
جان مک کین، نامزد جمهوریخواهان در انتخابات ریاست جمهوری ماه نوامبر گفت: "آزمایش های موشکی ایران نشاندهنده نیاز به سیستم دفاع موشکی موثر در زمان حال و آینده است."

آقای مک کین گفته است که این آزمایش ها، نشاندهنده خطری است که از سوی ایران متوجه همسایگان آن، به ویژه اسرائیل است.

سناتور باراک اوباما، نامزد حزب دموکرات نیز با "تهدید بزرگ" خواندن ایران، خواهان در پیش گرفتن دیپلماسی تهاجمی در برابر ایران و وضع تحریم های بیشتر شد.

آقای اوباما خواهان آن شده که کانال های ارتباطی مستقیمی با ایران برقرار شود تا از تحریک جلوگیری شود. او افزود "ما باید سیاست دیپلماسی تهاجمی را به کار گیریم، سیاستی که متاسفانه طی چند سال اخیر به کار گرفته نشده است."

موشک شهاب ۳، یکی از ۹ موشکی است که امروز ایران در یک منطقه صحرایی که محل دقیق آن اعلام نشد، آزمایش کرد.

آزمایش موشک شهاب ۳، در یک مانور نظامی با نام "پیامبراعظم۳" صورت گرفت. در این مانور همچنین دو موشک دیگر با برد کمتر از شهاب ۳ نیز آزمایش شد.

این آزمایش موشکی و مانور نظامی سپاه، از سوی برخی کارشناسان پاسخی به مانور گسترده هوایی اسرائیل اعلام شده است.

مقام های نظامی ایران بارها تهدید کرده اند که هرگونه اقدام نظامی علیه ایران با پاسخ شدید این کشور روبرو خواهد شد اما خاطرنشان کرده اند که انتشار گسترده اخبار و گزارش هایی در مورد اقدام نظامی، جزئی از جنگ روانی علیه ایران است.

آمریکا اعلام کرده که برای حل مناقشه هسته ای ایران، راه حل دیپلماتیک را ترجیح می دهد اما گزینه اقدام نظامی را رد نمی کند. اسرائیل ماه پیش مانور هوایی برگزار کرد که برخی منابع آن را جزئی از روند آمادگی این کشور برای حمله به تاسیسات هسته ای ایران خواندند.

جبهه گیری جناحی بر سر سخنرانی جنجالی

تنها سمت تأیید شده در مورد عباس پالیزدار، عضویت او در هیئت امنای خانه صنعتکاران ایران و سخنگویی این تشکل صنفی در سالهای گذشته است
سخنرانی فردی به نام عباس پالیزدار در دانشگاه بوعلی سینای همدان که طی روزهای اخیر، تصویر کامل ویدئویی آن از طریق شبکه اینترنت منتشر شده و وی در آن، اتهامات سنگینی متوجه مقامات و شخصیتهای بانفوذ جمهوری اسلامی کرده، واکنشهایی در محافل سیاسی ایران برانگیخته است.
این سخنرانی چهاردهم اردیبهشت (سوم مه) گذشته به دعوت جامعه اسلامی دانشگاه بوعلی سینا برگزار شد که تشکل عمده دانشجویی هوادار اصولگرایان به شمار می رود، اما تصویر ویدیویی سخنرانی حدود یک ماه بعد انتشار یافت و به برانگیختن واکنشها منجر شد.

عباس پالیزدار در جمع دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا دارای سمتهایی معرفی شد که به وی امکان دسترسی به اخبار پشت پرده را می دهد، او در سخنرانی اش با ذکر جزئیات، برخی از مهمترین و بانفوذترین شخصیتهای جمهوری اسلامی را متهم کرد که با سوء استفاده از موقعیت خود، منافعی اقتصادی برای خود و اعضای خانواده شان فراهم آورده اند، این اتهامات در مورد برخی موارد شامل مسائل اخلاقی نیز می شد.

وی در سخنرانی اش از 44 شخصیت شناخته شده ایرانی نام برد که نه تن از آنها روحانی اند.


گفتگو با کسری نوری، اکبر منتجبی و حسین باستانی

عباس پالیزدار در این سخنرانی به حمایت از محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور ایران پرداخت و گفت که او می خواهد دست مفاسد اقتصادی را ازامکانات دولتی کوتاه کند اما هیچ کس دولتش را در این زمینه حمایت نمی کند.

وی در مورد آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی نیز گفت: "اگر بخواهم فقط چند پرونده کوچک مفاسد اقتصادی را بگویم آن وقت می بینید که چه مصیبتی کشور را گرفته که داد رهبر را هم درآورده و به خاطر بعضی مسائل، رهبر باید به صورت سربسته به مردم بگوید که در کشور چه خبر است".

عباس پالیزدار همچنین سقوط هواپیمای حامل رحمان دادمان، وزیر راه و ترابری دولت محمد خاتمی را که هفت سال پیش رخ داد، ناشی از اقدامی عمدی و خرابکاری دانست اما از کسی در این ارتباط نام نبرد، طی سقوط این هواپیما دو تن از معاونان وزیر راه و هفت نماینده مجلس نیز جان باختند.

پالیزدار کیست

تنها سمت تأیید شده در مورد عباس پالیزدار، عضویت او در هیئت امنای خانه صنعتکاران ایران و سخنگویی این تشکل صنفی در سالهای گذشته است.

عباس پالیزدار که پیش از پخش ویدئوی سخنرانی اش فرد چندان شناخته شده ای نبود به عنوان رئیس امور زیربنائی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، مشاور کمیسیون اقتصادی مجلس و دبیر هیئت تحقیق و تفحص مجلس از قوه قضائیه معرفی شده اما مرکز پژوهشهای مجلس، انتساب آقای پالیزدار به این مرکز را تکذیب و تصریح کرده که وی تنها در سال ۱۳۸۴ که طرح رفع موانع تولید و سرمایه گذاری با مشارکت نمایندگان تشکلهای تولیدی در مرکز پژوهشهای مجلس بررسی می ‏شد، از طرف خانه صنعتکاران ایران، سه بار در جلسات مرکز شرکت کرده و به هیچ عنوان کارشناس یا کارمند مرکز نبوده و هیچگاه سمتی در این مرکز نداشته است.

در مورد هیئت تحقیق و تفحص مجلس نیز، نام دبیر این هیئت رسماً ابوالقاسم بهجویان اعلام شده بود، نه عباس پالیزدار.

محمد دهقان، یکی از اعضای این هیئت به روزنامه کارگزاران گفته که عباس پالیزدار تنها چند روزی به عنوان کارشناس مسائل قضائی با فاطمه آجرلو که عضو هیئت بوده همکاری داشته است.

این احتمال مطرح شده که عباس پالیزدار در زمانی که با هیئت تحقیق و تفحص مجلس از قوه قضائیه همکاری داشته، به اطلاعات و اسناد این هیئت دسترسی یافته، هرچند مواردی که وی در سخنرانی اش مطرح کرده در گزارش تحقیق و تفحص، درج نشده بود.

حمایت عباس پالیزدار از محمود احمدی نژاد و اینکه هیچیک از افرادی که وی به مطرح کردن اتهام علیه آنها اقدام کرده، از نزدیکان و هواداران آقای احمدی نژاد نیستند باعث جبهه گیریهای جناحی نیز شده است.

برخی از منتقدان دولت، عباس پالیزدار را یکی از اعضای تشکلی با عنوان یاران احمدی نژاد معرفی کرده اند که در سومین دوره انتخابات شورای شهر تهران در آذر 1385 (دسامبر 2006) تشکیل شد، در اخبار این سایتها آمده که عباس پالیزدار از نامزدهای این تشکل در انتخابات شورای شهر تهران بود اما آرای کافی را در انتخابات به دست نیاورد.

اما نام عباس پالیزدار در فهرست نامزدهای مورد حمایت تشکل یاران احمدی نژاد در انتخابات شورای شهر تهران به چشم نمی خورد و نزدیکان آقای احمدی نژاد نیز هر گونه ارتباط میان او و این تشکل را تکذیب کرده اند.

از سوی دیگر، هواداران احمد توکلی، رئیس مرکز پژوهشهای مجلس می گویند اینکه عباس پالیزدار "به دروغ" به عنوان یکی از مسئولان این مرکز معرفی شده، اقدامی برای نسبت دادن وی به آقای توکلی و خدشه دار کردن وجهه او بوده است.

واکنشها

در نخستین واکنش عملی به سخنرانی عباس پالیزدار، رئیس دانشگاه بوعلی سینا بر اساس رأی هیئت نظارت دانشگاه، فعالیت جامعه اسلامی دانشجویان این دانشگاه را به مدت سه ماه ممنوع کرد، هر چند این حکم برای اجرا به تأیید هیئت نظارت مرکزی وزارت علوم نیاز دارد.

عبدالله مرادی دبیر جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا نیز از سمت خود کناره گیری کرد.

با توجه به اتهاماتی که عباس پالیزدار در سخنرانی اش مطرح کرد، افرادی که مورد اتهام قرار گرفته اند می توانند با طرح دعوا علیه وی، او را به نشر اکاذیب متهم کرده و امکان بازداشت و تعقیب قانونی او را فراهم آورند اما تاکنون هیچ گزارشی از اینکه اقدامی علیه عباس پالیزدار صورت گرفته باشد مخابره نشده است.

عباس پالیزدار؛ افشاگری علیه افشاگری

آقای پالیزدار که تا هفته پیش فردی کم و بیش گمنام بود، در پی انتشار سخنرانی‌اش در رسانه‌های گروهی، به چهره‌ای مشهور تبدیل شد
عباس پالیزدار که در سخنرانی هفته پیش خود در دانشگاه همدان برخی از چهره‌های برجسته جناح موسوم به اصولگرا در ایران را به فساد گسترده مالی متهم کرده بود، به اتهام سوء استفاده مالی، افترا، نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی و پخش شایعه از سوی دادسرای کارکنان دولت بازداشت شد.
آقای پالیزدار که تا هفته پیش فردی کم و بیش گمنام بود، در پی انتشار سخنرانی‌اش در رسانه‌های گروهی، به چهره‌ای مشهور تبدیل شد.

از آنجا که نام آقای پالیزدار در فهرست انتخاباتی ائتلاف حامیان آقای احمدی نژاد (رایحه خوش خدمت) برای سومین شورای شهر تهران وجود داشت، بسیاری تصور می‌کردند که سخنرانی او در دانشگاه همدان که از قضا از سوی یکی از تشکل‌های دانشجویی حامی آقای احمدی نژاد برگزار شده بود، اقدامی برنامه ریزی شده از سوی دولت نهم برای مقابله با جناح راست سنتی در ایران است.

اینک اما حامیان آقای احمدی نژاد نه فقط از آقای پالیزدار فاصله گرفته‌اند، بلکه ضمن طرح اتهام‌های مالی و سیاسی علیه او، ادعا می‌کنند که او را حتی نمی‌شناخته‌اند.

در حال حاضر، چهره‌ها و رسانه‌های نزدیک به دولت، برای طرح اتهام علیه عباس پالیزدار با یکدیگر نوعی مسابقه گذاشته‌اند و هر لحظه اتهام های تازه‌ای علیه او مطرح می‌کنند.

در این میان، حتی جامعه اسلامی دانشجویان که شاخه دانشگاه همدان آن میزبان آقای پالیزدار بود و به اصرار اعضای آن، وی حاضر به افشای نام دهها مقام بلند پایه روحانی و سیاسی و متهم کردن آنان به فساد مالی شد، با انتشار بیانیه‌ای، سخنان آقای پالیزدار را "ذبح گفتمان عدالتخواهی" دانسته و به شدت محکوم کرده است.

جامعه اسلامی دانشجویان یکی از تشکل‌های دانشجویی حامی آقای احمدی نژاد است که ضمن دفاع از آنچه "گفتمان عدالتخواهی" می‌نامد، خواهان افشای نام مفسدان اقتصادی و برخورد قاطع با آنان است.


اصرار آقای احمدی نژاد و نزدیکان او به وجود مفسدان اقتصادی در سطوح بالای نظام سیاسی ایران، بسیاری از اقشار جامعه را نسبت به افشای نام آنها به شدت مشتاق و حریص کرده است



از زمانی که آقای احمدی نژاد به ریاست جمهوری رسیده، دومساله عدالتخواهی و مبارزه با مفسدان اقتصادی را در راس شعارهای دولت خود قرار داده است.
بر این اساس، آقای احمدی نژاد در طول حدود سه سال ریاست جمهوری خود، به طور مکرر، با ایماء و اشاره و بعضا با صراحت، افراد بسیار متنفذ در نظام سیاسی ایران را به فساد اقتصادی و یا جلوگیری از مبارزه با مفسدان متهم کرده است، بدون اینکه هیچگاه از فرد خاصی اسم ببرد.

تاکید آقای احمدی نژاد بر وجود مفسدان اقتصادی در هیات حاکمه ایران، معمولا با واکنش تند رقبایش روبرو شده است. آنان از آقای احمدی نژاد خواسته‌اند که یا با ذکر دقیق نام و مشخصات کسانی که به ادعای او "مافیای اقتصادی" هستند، مدارک و اسناد مربوطه را در اختیار نهادهای مسئول قرار دهد، و یا اینکه به این نوع ادعاهای کلی خود پایان دهد.

آقای احمدی نژاد اما تاکنون نه نامی از مفسدان اقتصادی مورد نظر خود برده و نه حاضر به بستن این پرونده در سخنرانی‌های خود شده است.

در حقیقت، اصرار آقای احمدی نژاد و نزدیکان او به وجود مفسدان اقتصادی در سطوح بالای نظام سیاسی ایران، بسیاری از اقشار جامعه را نسبت به افشای نام آنها به شدت مشتاق و حریص کرده است.

اصرار دانشجویان به افشای نام مفسدان اقتصادی از سوی آقای پالیزدار در واقع، نمونه‌ای از عطش جامعه برای شناخت کسانی است که آقای احمدی نژاد در سخنرانی‌های خود به وجود آنان اشاره می‌کند.

به نظر می‌رسد آقای پالیزدار در ابتدا علاقه‌ای به افشای نام کسی نداشته، اما تحت تاثیر فضای جلسه سخنرانی، بر سر شوق آمده و نام کسانی را به زبان رانده است که بسیاری از آنان در "محدوده‌های ممنوعه" قرار دارند.


بحثی تحت عنوان فساد اقتصادی از دوره دوم ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی در سطوح سیاسی ایران مطرح شد. جناح محافظه کار ایران در آن دوره آقای رفسنجانی را متهم می‌کرد که با سیاست اقتصاد باز عملا راه فساد را در اقتصاد ایران گشوده است



مسلما آن دسته از دانشجویان حامی آقای احمدی نژاد که بر افشای نام مفسدان اقتصادی اصرار داشته‌اند، انتظارشان این بوده است که عباس پالیزدار نام چهره‌های برجسته جناح اصلاح طلب و یا عمل‌گرا را که رقیب رئیس جمهور به شمار می‌روند، بر زبان آورد، اما بر خلاف انتظار آنان، وی ابتدا به آیت‌الله محمد یزدی رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و آیت الله محمد امامی کاشانی از فقیهان شورای نگهبان وامام جمعه موقت تهران اشاره و آنان را متهم کرد که اموال عمومی را به نفع شخصی فرزندان خود مورد سوء استفاده قرار داده‌اند.

در واقع، از دهها نفری که آقای پالیزدار آنان را به فساد اقتصادی متهم کرد، اغلب آنان از جناح موسوم به اصول‌گرا بودند، جناحی که فعلا با آقای احمدی نژاد ائتلاف کرده و خود به نحوی مدعی مبارزه با فساد اقتصادی است.

در حقیقت، بحثی تحت عنوان فساد اقتصادی از دوره دوم ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی در سطوح سیاسی ایران مطرح شد. جناح محافظه کار ایران در آن دوره آقای رفسنجانی را متهم می‌کرد که با سیاست اقتصاد باز عملا راه فساد را در اقتصاد ایران گشوده است.

بر همین اساس، بعد از اتمام دوره ریاست جمهوری آقای رفسنجانی، غلامحسین کرباسچی شهردار وقت تهران به اتهام اختلاس و فساد اقتصادی مورد محاکمه قرار گرفت. جلسات محاکمه آقای کرباسچی به طور کامل از تلویزیون ایران پخش شد، اما بسیاری از ناظران بی‌طرف، اتهام‌های وارده به وی را در حد سوء مدیریت‌های کم اهمیت ارزیابی کردند و محاکمه او را سیاسی دانستند.

از آن پس، بحث فساد اقتصادی به طور مشخص رنگ ولعاب سیاسی به خود گرفت و در مجموع به ابزاری برای تسویه حساب‌های جناحی تبدیل شد.

البته در ایران هر فرد عادی که سر و کارش به ادارات دولتی بیفتد، وجود فساد فراگیر را تجربه خواهد کرد، اما اینکه در سطوح بالای کشور میزان فساد اقتصادی تا چه اندازه گسترده وعمیق است، در غیاب اطلاعات رسمی، فقط شایعات تعیین کننده شده است.


سخنرانی عباس پالیزدار فقط یک جنجال ایجاد نکرده، بلکه این اتفاق تقریبا ساده، معادله قدرت در ایران را تا حدی به هم زده است



در حقیقت، "بحران اعتماد" در جامعه ایران که خود معلول عوامل متعددی است، سبب تصور وجود فساد بسیار فراگیری در سطوح مختلف نظام سیاسی در بین مردم شده است و آقای احمدی نژاد نیز بی وقفه به این تصورات دامن می‌زند.

قاعدتا سخنرانی آقای پالیزدار سوء ظن نسبت به سلامت اقتصادی مقام‌های سیاسی و روحانی حاکم بر جامعه را افزایش می‌دهد و دستگیری او مسلما به بحث‌های افواهی مردم ایران در این باره حرارت ویژه‌ای خواهد داد.

این مساله، در عین حال، دو گونه تاثیر نیز بر دولت آقای احمدی نژاد خواهد گذاشت. تاثیر نخست اینکه طرفداران وی بویژه در سطح دانشگاهها که خود را عدالتخواه می‌نامند از این پس به دلیل نادیده گرفتن افشاگری آقای پالیزدار و محکوم کردن او، قادر به پاسخگویی به تشکل‌های رقیب خود نخواهند بود و بنابراین سرخورده خواهند شد.

تاثیر دوم هم اینکه، افرادی که در سخنرانی آقای پالیزدار به آنها اشاره شده، به احمدی نژاد فشار وارد خواهند کرد که بحث مبارزه با مفسدان اقتصادی با این شیوه را برچیند زیرا این نوع ادبیات، همه اجزاء نظام سیاسی را در معرض اتهام فساد گسترده اقتصادی قرار خواهد داد.

بدین ترتیب، سخنرانی عباس پالیزدار فقط یک جنجال ایجاد نکرده، بلکه این اتفاق تقریبا ساده، معادله قدرت در ایران را تا حدی به هم زده است.

شکایت ۱۱ نماینده مجلس ایران از قوه قضائیه

قوه قضائیه دو نماینده مجلس هشتم را در ارتباط با پرونده عباس پالیزدار احضار کرده است
یازده نماینده مجلس شورای اسلامی در نامه ای به کمیسیون اصل نود مجلس، از قوه قضائیه ایران شکایت کردند.
این نمایندگان دلیل شکایت از این قوه را، نحوه واکنش به گزارش تحقیق و تفحص از قوه قضائیه خواندند. نامه این یازده نماینده که امروز منتشر شد خطاب به محمدرضا فاکر، رئیس کمیسیون اصل نود مجلس هشتم نوشته شده است.

به دنبال قرائت گزارش تحقیق و تفحص از قوه قضائیه در آخرین روز کاری مجلس هفتم، تنشی میان دو نهاد علی رغم پایان یافتن دوره کاری مجلس هفتم شکل گرفت.

قوه قضائیه شدیدا به این گزارش که حاوی انتقادات تندی از این قوه بود، اعتراض کرد و آن را "طنز" خواند.

یازده نماینده مجلس در نامه خود گفته اند "مسئولان قوه قضائیه، پس از قرائت این گزارش، با اظهارات خود موجبات هتک حرمت مجلس شورای اسلامی، قوه قضائیه و نمایندگان را فراهم نموده و زمینه اهتلاف میان دو قوه را ایجاد کردند."

این نمایندگان همچنین اعتراض برخی مقام های قضایی را حاوی توهین، تهدید و در تلاش برای انحراف افکار عمومی دانسته اند.

پیشتر اعضای هیات تحقیق و تفحص از قوه قضائیه ایران نیز در بیانیه ای، از برخوردهای این قوه با گزارش این هیات انتقاد کرده بودند.

آنها در بیانیه ای گفته بودند که وضعیت موجود در نظام قضایی کشور با آنچه مدنظر آیت الله خامنه ای، رهبر ایران است، فاصله دارد. این افراد هشدار دادند که برای وادار کردن برخی افراد و مقام های قوه قضائیه به نظارت پذیری، آماده پرداختن هزینه هم هستند. این افراد همچنین از سعید مرتضوی دادستان تهران نیز انتقاد کرده و او را به انجام اقدامات غیر قانونی متهم کردند.

واکنش ها نسبت به گزارش تحقیق و تفحص از قوه قضائیه زمانی شدت گرفت که عباس پالیزدار، یکی از اعضای این هیات طی چند سخنرانی، برخی شخصیت های بلندپایه جمهوری اسلامی را به فساد متهم کرد.

به دنبال این سخنرانی، آقای پالیزدار بازداشت و خود به فساد مالی متهم شد. دادستانی نیز از فاطمه آجرلو، نماینده تهران و عضو این هیات به طور مفصل به مدت یازده ساعت بازجویی کرد. دو نماینده دیگر نیز در ارتباط با این پرونده احضار شدند.

قوه قضائیه به دنبال این قضایا از سوی برخی نمایندگان مجلس به تهدید اعضای هیات تحقیق به تعقیب قضایی و بی احترامی به مجلس متهم شد.

جنجال زمانی آغاز شد که سخنان عباس پالیزدار در دانشگاه همدان در سایت های اینترنتی منتشر شد. او در این سخنرانی تعدادی از روحانیان بلندپایه از جمله محمد امامی کاشانی، امام جمعه موقت تهران، محمد یزدی، رئیس سابق قوه قضائیه، عباس واعظ طبسی، تولیت آستان قدس رضوی و علی اکبر ناطق نوری، رئیس پیشین مجلس ایران را به فساد اقتصادی گسترده متهم کرد.

دادگاه لندن دادخواست بانک ملی را رد کرد

اکتبر سال گذشته نیز آمریکا تحریم هایی را علیه بانک ملی اعمال کرده بود
دادگاه عالی لندن دادخواست بانک ملی لندن برای مستثنی شدن از تحریم های اتحادیه اروپا و جلوگیری از مسدود شدن داراییهایش را، رد کرده است.
بانک ملی شعبه لندن که در بریتانیا به عنوان ملی بنک پی ال سی (Melli Bank PLC) به ثبت رسیده، در بیانیه ای که چندی پیش منتشر کرده بود، تأکید کرد که تاکنون تحت نظارت نهاد خدمات مالی بریتانیا فعالیت کرده است.

این بانک که می گوید که قانونا از بانک ملی ایران جداست، خواستار توضیح فوری مسئولان اتحادیه اروپا در این مورد است که چرا تحریم بانک ملی ایران، شامل این بانک هم شده است.

الن موزز، قاضی این دادگاه گفت به چالش کشیدن خزانه داری بریتانیا اقدام مناسبی از سوی بانک ملی نبوده است. او گفته که تصمیم گیرنده مناسب در این باره دادگاه اتحادیه اروپاست که بانک ملی به آن هم شکایت برده است.

آقای موزز می گوید که مستثنی کردن ملی بنک پی ال سی از تحریم ها علیه بانک ملی، می تواند "بی اثر کردن اهداف تحریم" تلقی شود.

اتحادیه اروپا ماه پیش اعلام کرد که بانک ملی، شعبه ها و زیر مجموعه هایش را تحریم می کند چرا که این بانک "در چندین مورد، خرید مواد حساس برای برنامه های اتمی و موشکی ایران را تسهیل کرده است."

اما ریچارد گوردون، وکیل ملی بنک پی ال سی روز گذشته به دادگاه عالی لندن گفت: "هیچ مدرکی وجود ندارد که این زیر مجموعه، حمایتی از هیچ گونه فعالیت هسته ای کرده باشد."

اکتبر سال گذشته نیز آمریکا چنین تحریم هایی را علیه بانک ملی اعمال کرده بود. ملی بنک پی ال سی که در هنگ کنگ هم شعبه دارد، تخصصش تامین بودجه تجاری برای موسسات تجاری بریتانیاست که با ایران معامله می کنند.

بانک ملی لندن با اینکه بانکی مستقل و ثبت شده در لندن است، در سایت اینترنتی اش خود را بانکی معرفی کرده که در مالکیت کامل بانک ملی ایران قرار دارد.

بانک ملی ایران از سالها پیش در محله سیتی لندن که قلب تجاری این شهر به شمار می رود، دو شعبه داشت و از سال 1967 نیز شعبه دیگری در محله کنزینگتون لندن افتتاح کرد.

از ژانویه 2002 داراییهای این بانکها به بانک ملی لندن که در لندن به ثبت رسیده بود انتقال یافت که نه به عنوان شعبه ای از بانک ملی ایران، بلکه به عنوان بانکی مستقل فعالیت خود را آغاز کرد.

'انجمن صنفی روزنامه نگاران جایگاه حقوقی ندارد'

چهارم تیرماه وزارت کار و امور اجتماعی ایران طی نامه ‌ای انجمن صنفی روزنامه نگاران را واجد شرایط انحلال اعلام کرد
مدیر کل مطبوعات و خبرگزاری‌های داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفتگو با خبرگزاری فارس گفته که بر اساس گزارشها و مکاتبات مرجع قانونی ذی ‌ربط (وزارت کار و امور اجتماعی) انجمن صنفی روزنامه‌نگاران در حال حاضر فاقد جایگاه حقوقی است.
روز سه شنبه چهارم تیرماه وزارت کار و امور اجتماعی ایران طی نامه ‌ای انجمن صنفی روزنامه نگاران را با استناد به رای دیوان عدالت اداری "واجد شرایط انحلال" اعلام کرده بود.

از نظر وزارت کار با پايان دوره عضویت اعضای هيات مديره انجمن صنفی در روز شانزدهم مهر سال 1385 و "عدم تجديد انتخابات قانونی" آن انجمن واجد شرايط انحلال است.

محمد پرویزی درباره دستور وزارت ارشاد به رسانه ها مبنی بر عدم انعکاس مطالب مربوط به انجمن صنفی روزنامه نگاران گفت: "ما دخالتی در تصمیمات مراجع قانونی ذی‌ربط نداریم. وزارت کار و امور اجتماعی که مرجع صدور مجوز اولیه فعالیت آن تشکل بوده است کتباً از وزارت ارشاد خواسته است که به رسانه‌های جمعی اعلام شود که از عنوان کردن انجمن صنفی روزنامه نگاران به دلیل نداشتن جایگاه حقوقی آن تا تشکیل انجمن بعدی توسط روزنامه‌نگاران خودداری شود."

او در عین حال گفت که نامه وزارت ارشاد به رسانه ها گفت که این نامه محرمانه بوده و معلوم نیست چه کسی آن را در اختیار رسانه های خارجی قرار داده است.

چند روز پیش آقای پرویزی با ارسال نامه‌ ‌ای به روزنامه‌ ها، آنها را به دلیل این که انجمن از سوی وزارت کار غیر قانونی اعلام شده است، از پوشش اخبار مرتبط با انجمن صنفی روزنامه‌ نگاران ایران منع کرده بود.

به دنبال این خبر علی مزروعی، رئیس انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران، در نامه ای اقدام مدیر کل مطبوعات داخلی برای منع انتشار اخبار انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران از سوی رسانه ها را مصداق سانسور و اقدامی برخلاف قوانین ایران خواند.

مشکلات قانونی

اختلاف انجمن صنفی روزنامه نگاران و وزارت کار از آنجا آغاز شد که بعد از انتخابات هیات ‌مدیره انجمن صنفی در مرداد ۸۵ به سبب حد نصاب نرسیدن اعضا در دو جلسه اول، انتخابات به مرحله سوم رسید و وزارت کار این انتخابات را غیرقانونی اعلام کرد.

از نظر وزارت کار، اساسنامه انجمن تنها برگزاری انتخابات در دو مرحله را پیش بینی کرده و برگزاری انتخابات در مرحله سوم غیر قانونی است.

در طول دو سال اخیر انجمن صنفی سعی کرده تا وزارت کار را برای تغییر اساسنامه قانع کند اما وزارت کار آن را نپذیرفته و انتخابات دو سال پیش را نیز باطل اعلام کرده است.

بعد از آن، انجمن صنفی روزنامه نگاران نیز به دیوان عدالت اداری شکایت برد که به تخلفات نهادهای دولتی رسیدگی می ‌کند اما دیوان عدالت اداری شکایت انجمن را وارد ندانست و حق را به وزارت کار داد.

در پی اعلام نظر دیوان عدالت اداری، وزارت کار هم انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران را "واجد شرایط انحلال" تشخیص داد.

فشار برای انحلال انجمن صنفی در حالی افزایش می یابد که قرار است در جریان مجمع عمومی عادی سالانه انجمن در روز هفدهم مرداد ماه، هیات مدیره و بازرسان انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران انتخاب شوند.

انجمن از متقاضیان کاندیداتوری خواسته تا آخر تیر ماه درخواست خود را به صورت کتبی به آدرس انجمن ارسال کنند.

انجمن صنفی روزنامه نگاران ايران در مهرماه سال 1376، دوماه پس از روی كار آمدن دولت محمد خاتمی در ايران، بنيانگذاری شد. اين تشكل که در وزارت كار و امور اجتماعی ايران به ثبت رسيده و در حال حاضر بیشتر از سه هزار و 800 عضو دارد.

راه حل سیاسی مسئله مذهب

اگر ما از خود اسلام و به ویژه از تاریخ اسلام و کشورهای اسلامی عناصر لازم را برای عرفیگرائی در جامعه ای با یک اکثریت مسلمانان بدر آوریم هیچ ضرورتی به راندن آن مسلمانان به زیر عبای آخوند ها به نام دفاع از مذهب نخواهیم داشت

جستاری طولانی درباره مشکل و جایگاه اسلام در جامعه ایرانی که هر بار به گوشه های تازه ای از این تصویر پیچیده کشانده شد بازتاب هائی داشت که نشان می دهد هنوز نیاز به روشنگری هائی هست. اکنون اگر مسئله به پرسش های بنیادی آن تجزیه شود پاره ای سوء تفاهم ها برطرف خواهد شد:
* مشکل ما چیست، اسلام است یا سیاستی که به درجات گوناگون در هزار و چند صد ساله گذشته زیر سایه اسلام افتاده است؟ پاسخ این است که اسلام بیش از هر دین دیگری با قهر و غلبه ــ عنصر سیاسی در گسترده ترین معنی آن ــ گسترش یافت، چنانکه پیروزی های نظامی آن را بزرگ ترین دلیل حقانیت ش شمردند؛ و در همه این هزار و چند صد سال به نیروی سیاست، با انحصار قدرت سیاسی و به ویژه انحصار اندیشه، برتری خود را حفظ کرده است. از همان آغاز می شد گفت که خود اسلام یک چیز است و قدرت سیاسی آن که راه را بر اندیشه و گفتار می بندد چیز دیگر. مشکل ما سیاست زیر سایه اسلام است و راه حل ما نیز از سیاست می گذرد. حتی باز کردن در های اندیشه نیز به عامل سیاسی وابسته است. در هفته های گذشته در این ستون نمونه های بسیار از تاثیر عامل سیاست بر اسلام در اندیشه و عمل آورده شده است. بیش از همه خود اسلامیان با اسلام هر چه خواسته اند کرده اند و می کنند. ما لازم نیست نگران سازگار کردن اسلام با اوضاع و احوال امروزی باشیم.
* واپسماندگی ایران به علت مذهبی بودن مردم است یا غیر دمکراتیک بودن فرهنگ و نظام سیاسی؟ اگر مردم ایران با همین روحیات، با همین ضعف سیاسی و کاستی های اخلاقی، مسیحی یا زرتشتی یا بی دین بشوند (به فرض اینکه عملی باشد و به نسل ها و سده ها نکشد) دیگر مشکلی نخواهد بود؟
با آنکه در آموزش های مسیح عناصر مدرن، از جمله عرفیگرائی، برجسته است دمکراسی و عرفیگرائی در اروپای مسیحی پس از مبارزات دراز و تحولات بسیار در زمینه های گوناگون برقرار شد و سنت حقوقی رم در آن فرایند نقشی بیش از عناصر مدرن مسیحیت داشت. کلیسا سخنان مسیح را صدها سال نادیده گرفت ولی نگهبان حقوق رم در آن سده های آشفتگی ماند. (نادیده گرفته شدن های گاهگاهی و موضوعی، از اسباب مهم دوام آوردن دین ها بوده است).
جامعه ایرانی را نه می توان از اسلام، اسلامی که برای هر گروه معنی خود را دارد، روی گرداند و نه ضرورتی بدان هست. بجای تغییر دین می باید نگرش دینی را عوض کرد. در هر زمان و جامعه به جایگاه دین در اجتماع، به گونه ای دیگر نگریسته اند. هم امروز ما نگرش های متفاوتی در کشورها ی با اکثریت مسلمان می بینیم. تونس را با عربستان سعودی نمی توان مقایسه کرد.
* برنامه سیاسی ما آیا می باید دین ستیزی و ریشه کنی اسلام باشد یا برقراری یک نظام عرفیگرا که در آزاد منشی لیبرال خود دولت و دین را از مداخله در یکدیگر باز می دارد؛ هم احترام باور های دینی را نگه می دارد، هم احترام حق اندیشه و گفتار آزاد را. اگر برای برقراری یک نظام عرفیگرا می کوشیم آیا می باید به مذهب بتازیم و کار مان را از مداخله در باور های مردم آغاز کنیم یا به عنوان نیرو های سیاسی درپی پاسخ سیاسی به مسئله سیاسی کشور خود باشیم؟ نظام عرفیگرا مشکلی با دین ندارد و ضدیت با دین به نام آزادی، هم از نظر اصولی نادرست است زیرا بیرون از قلمرو حکومت است و هم از نظر سیاسی، زیرا مردمان بسیاری را رویاروی نیرو های آزادی و ترقی قرار می دهد.
* * *

در کشوری که همه اقتدار حکومتی پشت سر یک برنامه گسترده رواج خرافات و فرهنگ زدائی گذاشته شده است و اسلام آخوندی را همچون سنگ آسیائی بر گردن جامعه می اندازند دین و نقش آن در جامعه ناگزیر بالا ترین جا را در گفتمان سیاسی پیدا می کند. از یک سو اندیشه مندان مسلمان و اسلامی هر دو ــ چه آنها که از جزم مذهبی بیرون می زنند و چه آنها که در همان حلقه تنگ چاره ای می جویند ــ برای نجات جامعه و نجات مذهب، با مثال آوردن از کتاب و سنت و تاریخ در پی سازگار کردن دین با جهان دگرگون شونده هستند. از سوی دیگر گروه های روز افزونی در خشم و خروش خود به ستیز با اسلام برخاسته اند. و با مثال آوردن از کتاب و سنت و تاریخ، رهائی ملی را در رها شدن از اسلام می بینند.
رهیافت approach نخستین که پوزشگرانه است، این سودمندی را دارد که در های یک بحث جدی را که در هیچ جا متوقف نخواهد شد درباره اسلام می گشاید. اسلام با همه حضور سنگین ش در جامعه، حتی در دهه های نوسازندگی رژيم پادشاهی بیرون از چنان بحثی نگه داشته شد. نتیجه آن بود که آخوند ها سخنان هزار ساله را تکرار کردند و اندیشه مندانی انقلابی که درپی مدرن کردن مذهب برآمدند و از پشتیبانی رسمی نیز بی بهره نبودند یک اسلام ایدئولوژیک و توتالیتر باب روز را به توده ای که هرگز ندانست چه می خواهد و با چه مخالف است عرضه داشتند. اندیشه مندان دیگری در خدمت حکومت، در خدمت هر حکومت، اسلام را به عنوان هویت به رژیمی که کورکورانه به هر وسیله ای برای مشروعیت دست می انداخت و اسلام را هر چه به دلش نزدیک تر می یافت عرضه داشتند. امروز اندیشه مندان مسلمانی که هر چه آزاداندیش تر می شوند، یاران گرایش لیبرال و عرفیگرا در جامعه ایرانی به شمار می آیند.
رهیافت دیگر که ساختار شکنانه است اگر از روحیه و زبانی که نسخه بدل آخوند هاست پاک شود، و یک زیاده روی را به جنگ زیاده روی دیگر نفرستد، و به ویژه به دام آریا پرستی و برتری نژادی، و پارسی در جنگ با عربی نیفتد می تواند به سهم خود به شکل گرفتن جامعه ای چند دست تر از نظر باور های دینی کمک کند. این گونه که هست سخنگویان اسلام ستیز بیشتر توانسته اند توده مذهبی را برمانند و دست آخوند ها را نیرومند تر سازند.
یک رهیافت سیاسی نیز هست که نه گفتمان مدرنیته را با وارد کردن عناصر مذهبی گل آلود می کند و نه توده مذهبی را از نو اندیشان می ترساند. ما می توانیم اسلام را چنانکه در عمل بوده است، اسلام "واقعا موجود" را از همان نخستین روز های مکه و مدینه تا گستره جغرافیائی و تاریخی کنونی آن، بگیریم و به آنچه به سود ایران و اسلام هردوست برسیم. اگر به نقش مصلحت در اسلام، به سیاسی بودن آن "که با شریعت یکی است" و به جایگاه مهم عرف در کنار شریعت بنگریم عناصر لازم را برای عرفیگرا کردن یک جامعه با اکثریت مسلمان در دست خواهیم داشت. آنچه می ماند دگرگون کردن توازن نیرو ها در جامعه یعنی شرایط سیاسی است که مانند هر رهیافت دیگر نیاز به کارزاری همه سویه با این رژیم خواهد داشت. (آخوند ها خود متوجه شده اند که یکی بودن شریعت با سیاست شمشیری دو دم است؛ سیاست آنها شریعت را سراسر با پیامد های ترسناک برای آینده مذهب در ایران گرفته است).
اگر ما از خود اسلام و به ویژه از تاریخ اسلام و کشورهای اسلامی عناصر لازم را برای عرفیگرائی در جامعه ای با یک اکثریت مسلمانان بدر آوریم هیچ ضرورتی به راندن آن مسلمانان به زیر عبای آخوند ها به نام دفاع از مذهب نخواهیم داشت. در جامعه لیبرال عرفیگرائی که حکومت حتی حق ندارد از مردم مذهب شان را بپرسد نقش حکومت دفاع از آزادی اندیشه و گفتار و امنیت و احترام افراد است. در چنان جامعه ای مذاهب به جای قانونگزاری به تقویت ارزش های اخلاقی می پردازند. تقدس از امر اجتماعی بیرون می رود و باید و نباید ها را جامه حرام و حلال مذهبی نمی پوشانند. رای اکثریت جای فتوا های متناقض فقیهان را می گیرد. مردمان نیز آزادند هر چه می خواهند بپوشند و به خشنودی دل شان عزاداری کنند و زیارت بروند و به نیازمندان، و نه آخوند ها، دهش (انفاق) کنند. خرافات، خواهد بود ولی هر چه مردم بیشتر بدانند و کمتر درمانده باشند دامنه اش تنگ تر خواهد گردید.
آنچه اندیشه مندان مسلمان برای متقاعد کردن مذهبیان و کاستن از مقاومت در برابر شیوه های عمل و اندیشه مدرن می کنند بسیار با ارزش است. ولی کامیابی نهائی آنان هنگامی است که زور از پشت مذهب برداشته شود. آنگاه همه تعبیرات گوناگون از مذهب در یک ردیف خواهند بود، گشاده بر کارکرد ذهن نقاد.

اعتصاب غذای ده زندانی زن

در ایران ده تن از بانوان ایرانی که از سه هفته پیش بعلل اعلام نشده ای در زندان به سر میبرند ، در اعتراض به هفته ها بلاتکلیفی و عدم پاسخگوئی مسئولین به خواست های خود دست به اعتصاب غذا زده اند.

خانم محبوبه کرمی از زنان فعال در کمپین یک میلیون امضاء که در میان اعتصاب کنندگان قرار دارد در یک گفت و گوی تلفنی با خانواده خود در باره علت اعتصاب گفته است که نه تنها دلیلی برای بازداشت آنها ارائه نمی شود بلکه حق هواخوری و داشتن قلم و کاغذ نیز از آنها سلب شده است.

خانم خدیجه مقدم از فعالین حقوق زن و کمپین یک میلیون امضا میگوید محبوبه از نارسائی های جسمی رنج میبرد ونیز مادرشسخت بیمار است لذا آزادی وی باید هرچه زود تر میسر گردد

۱۳۸۷ تیر ۱۶, یکشنبه

بیانیه دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال دانشگاه های تهران درباره سالگرد قیام دانشجویی 18 تیر

18 تیر بی شك، صفحه ای ماندگار در تقویم جنبش دانشجویی كشورمان محسوب می شود؛ به گونه ای كه تاریخ كوشش های دموكراسی خواهانه و اعتراضی دانشجویان در كشورهای استبدادی، همواره با دیده احترام و بغضی فروخورده به آن می نگرد.
اگر دوم خرداد را گواهی بر مطالبات سیاسی و آرمان های دموكراتیك ایرانیان تلقی كنیم اما حوادث تلخ و خونبار تیرماه سال 78 آشكارا نشان داد كه نظام سیاسی حاكم، تا چه اندازه ای از ظرفیت انتقاد و اعتراضات دانشجویی برخوردار است. از این رو بیراهه نیست اگر استدلال كنیم كه فاجعه 18 تیر، سرنوشت جنبش اصلاحات را، پیشاپیش و به گونه ای آشكار، به تصویر كشید و سیمای پنهان امّا حقیقی استبداد دینی آغشته به نفت را عیان ساخت. براستی افسوس بر نظامی كه در مواجهه با اعتراض های دانشجویانی كه در همین سرزمین پرورش یافته اند، به انواع سلاح های گرم و سرد و زندان و شكنجه و انفرادی متوسل می شود.
گرچه پیگیری قضایی این فاجعه، همچنان كمترین خواسته جنبش دانشجویی و افكار عمومی محسوب می شود امّا تقلیل 18 تیر تا حد «دزدیده شدن یك ریش تراش» عملاً دهن كجی گستاخانه ای به مجموعه آزادی خواهان، فعالان حقوق بشر و حتی جامعه ایرانی است كه به خاطره ای دردناك تر از فجایع آن چند روز تبدیل شد.
جامعه ایران، از انقلاب مشروطه تاكنون، همچنان آبستن مطالبات موكراتیك و آزادی خواهانه است و 18 تیر نیز، كوششی خونبار و ماندگار در راستای نیل به همین آرمان های پاك و مقدس محسوب می شود. اگر بپذیریم كه زایش و تكوین دموكراسی، همچون هر تولد دیگر، با رنج و مصائب گریزناپذیری همراه است پس چنین به نظر می رسد كه روز به روز، بلكه لحظه به لحظه، بر رنج تكوین دموكراسی در جامعه ایرانی افزوده می شود و در این میان، جنبش دانشجویی همچنان این صلیب شكسته را به دوش می كشد و در این مسیر، مظلومانه امّا مصمم، بیشترین هزینه ها را می پردازد.
ما فعّالان سیاسی- دانشجویی لیبرال دانشگاه های تهران، یاد و خاطره عزت ابراهیم نژاد و تمامی دانشجویان رنج كشیده ای را كه در سال های عشق و شور جوانی، به بند در آمدند، گرامی می داریم و بار دیگر، آزادی بی قید و شرط یاران دبستانی در بندمان را خواستاریم.
باشد تا روزی نه چندان دور، در همین كوچه هایی كه اینك سرد و استبداد زده اند، در هوای دموكراسی استنشاق كنیم.

دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال دانشگاه های تهران

خليج هميشه فارس

شاخه بروكسل با شركت ساير شاخه های بلژيك اقدام به برپايی ميز اطلاع رسانی با عنوان خليج هميشه فارس در تاريخ 2008/06/27 در مقر اتحاديه اروپا كرد.
خليج هميشه فارس

درخواست اضطراري

With hello and respect
The condition of Ayatollah Kazemeini Boroujerdi is very critical and grave. Recently they have broken and fractured his jaw and his left eye approximately is unable to see. In addition there has been a tumor in his stomach in which annoys him a lot and injected some suspecting injections as well. In other words Ayatollah Boroujerdi is in grave danger and not able to walk or do his personal affairs by himself any more in which anyone sees he may not be able to recognize him.
He has set a written complaint opposed Iran regime. We urgently request you by using your great situation, you ask UN, Europe Union or every credible organization to send a legal representative for visiting Ayatollah Boroujerdi in Evin prison to get his written complaint against Iran regime and follow it formally.
Ayatollah Boroujerdi is representative of huge crowd of Iranian people and wants separation of religion from state and believes in freedom of speech, press and religion as well.

Documents relating to his before illnesses:
http://hrw.org/english/docs/2008/06/05/iran19031.htm
www2.ohchr.org/english/bodies/hrcouncil/docs/8session/A.HRC.8.4.Add1.doc
www.iranhumanrights.org/themes/news/single-news/article/49/imprisoned-clerics-life-in-danger.html
https://iranbbb.org/25097.htm
http://www.hra-iran.org/Archive_87/805.html
http://web.amnesty.org/library/Index/ENGMDE131032007
http://web.amnesty.org/library/index/engMDE130742007?open&of=eng-IRN
http://web.amnesty.org/library/Index/ENGMDE130402007?open&of=ENG-2MD
http://iranppa.blogspot.com/search?q=boroujerdi





درخواست اضطراري
با سلام و احترام
وضعيت آيت الله كاظميني بروجردي بسيار وخيم است. اخيرا، فك ايشان را شكسته‌اند و چشم چپ ايشان تقريبا قادر به ديدن نيست، همچنين در معده ايشان غده‌اي ايجاد شده كه به شدت ايشان را آزار مي‌دهد و حتي آمپولهاي مشكوكي به ايشان زده‌اند و در يك كلام، آيت الله بروجردي به شدت در معرض قتل قرار دارد و ديگر قادر به راه رفتن و انجام امور شخصي خود نيست و هر كس ايشان را ببيند نمي‌تواند او را بشناسد.
ايشان شکایت‌نامه‌ای بر علیه حکومت ایران تنظیم نموده است. از شما درخواست فوري داريم كه با استفاده از موقعيت ممتاز خود، از سازمان ملل متحد يا اتحاديه اروپا و يا از هر سازمان معتبر ديگري، بخواهيد كه نمانيده‌اي قانوني براي ديدار با آيت الله بروجردي در زندان اوین، فورا به ایران اعزام شود تا شكايتنامه آیت الله بروجردی از حكومت ايران را دريافت كند و رسما پیگیری نمايد.
آيت الله بروجردي نماينده قشر عظيمي از مردم ايران است كه خواهان جدائي دين از حكومت هستند و به آزادي قلم و بيان و حق انتخاب دين، اعتقاد دارند.

۱۳۸۷ تیر ۱۵, شنبه

تغییر ویژگی های روسپیگری در تهران

«براساس تحقیقی که به تازگی در شهر تهران انجام شده پدیده روسپیگری در متاهل ها بیش از مجردها دیده می شود.»سیدکاظم رسول زاده طباطبایی مدیر گروه روانشناسی دانشگاه تربیت مدرس و رئیس کارگروه زنان و دختران آسیب دیده و در معرض آسیب دیروز در سالن وزارت کشور به این نکته اشاره کرد. در این کارگروه که به عنوان یکی از کارگروه های همایش اسلام و آسیب های اجتماعی برگزار می شد رسول زاده با استناد به تحقیقی که به تازگی در شهر تهران انجام شد به تغییراتی که در روند روسپیگری ایجاد شده، اشاره کرد: «در دهه 60 و 70 سن روسپیگری بالای 30 سال بود اما اکنون سن روسپیگری از 15 سال به بالا رسیده است.» او در ادامه گفت:
«اگر پیش از این اقدام به روسپیگری به خاطر رفع نیازهای اولیه بود اکنون به خاطر رفع نیازهای ثانویه است. از طرفی تا پیش از این پدیده روسپیگری بیشتر در مجردها بروز می کرد اما تحقیقات نشان داده که اکنون روسپیگری در متاهل ها بیشتر شده و با رشد سریعی هم مواجه است.»
رسول زاده ادامه داد: «پدیده روسپیگری پیش از این در غیربومی ها بیشتر بود اما اکنون شیوع این پدیده در طیف بومی و غیربومی برابر شده، بنابراین دیگر نمی توانیم این پدیده را با مهاجرت مرتبط بدانیم.» به گفته رسول زاده گرچه این پدیده قبلاً در افراد با تحصیلات کمتر از دیپلم دیده می شد اما اکنون این پدیده در افراد تحصیل کرده هم دیده می شود. رئیس کارگروه زنان و دختران آسیب دیده به چالش های موجود در مورد این مساله اشاره کرد و گفت:
«اولین چالش فقدان نظریه جنسی در ایران است. در حال حاضر با افزایش سن ازدواج و کاهش سن بلوغ، فاصله بلوغ و ازدواج به 15 تا 20 سال رسیده است اما برای رفع مشکلات ناشی از این موضوع مسوولان و علما هیچ نظریه جنسی ای ارائه نداده اند.»
او چالش دیگر را جنسیتی کردن مسائل جنسی در ایران دانست و گفت: «در بحث انحراف ها فقط بر دختران متمرکز می شویم اما وارد بحث پسران و مردان که آنها هم می توانند عامل بسیاری از انحراف ها باشند نمی شویم.» تابو کردن مسائل جنسی و آموزش جنسی چالش سومی بود که رسول زاده به آن اشاره کرد و گفت: «چالش بعدی هم یک جانبه بودن برنامه های توسعه ای ماست.» حسین علی زاهدی پور کارشناس ارشد جامعه شناسی و عضو دیگر این کارگروه نیز به بخش دیگری از این آمارها اشاره کرد و گفت:
«11 درصد روسپیان شهر تهران با اطلاع همسرانشان دست به روسپیگری می زنند. این آمار نشان می دهد که نه تنها به مساله بیکاری زنان بلکه به بیکاری مردان و پیامدهای آن نیز باید توجه بیشتری شود.»
رسول روشن استاد دانشگاه شاهد و کارشناس خانواده و مسائل جنسی به عنوان عضو دیگری از این کارگروه نیز به سبب شناختی پدیده روسپیگری پرداخت و گفت:
«اگر به منشا شکل گیری رگه های شخصیتی افراد که آنها را به سمت چنین انحراف هایی می کشاند توجه کنیم، متوجه می شویم که خانواده با شکل دادن به شخصیت کودکان می تواند نقش موثری در پیشگیری داشته باشد.»
او ادامه داد:
«تحقیقات نشان داده است که بعضی از این افراد به خاطر انتقام و انتقام جویی و تنفر از خانواده و جامعه وارد این حیطه می شوند. در حالی که اگر کودک یاد بگیرد که دیگری را دوست داشته باشد و احساس امنیت نسبت به دنیای پیرامونش داشته باشد، چنین حالتی در او به وجود نمی آید.»
او به تحقیق دیگری اشاره کرد و گفت:
«نتایج نشان می دهد کودک در سن سه تا شش سالگی با پدیده کنجکاوی های جنسی مواجه می شود اما از آنجا که طرح صحیح مسائل جنسی در کشور ما به صورت تابو درآمده اطلاعات صحیح به کودک داده نمی شود و کودک در سن نوجوانی اطلاعات را از منابع دیگر به دست می آورد.»
به گفته روشن تحقیقات نشان داده که گرفتن اطلاعات از منابع دیگر فرد را بیشتر در معرض انحرافات قرار می دهد. این کارشناس به افزایش عزت نفس در کودکان نیز تاکید کرد و گفت:
«بسیاری از افراد در معرض آسیب تصویر مثبت بدنی از خود ندارند و چون ارزش و عزت نفسی برای خود قائل نیستند با اقدام به روسپیگری به دنبال اثبات و ابراز خود در جامعه هستند.»

فراخوان برای شرکت در تظاهرات بزرگداشت ۱۸تیر در لندن

فراخوان برای شرکت در تظاهرات بزرگداشت ۱۸تیر در لندن بدینوسیله به آگاهی هم میهنان مقیم انگلستان می رساند به مناسبت 18 تیرماه و در راستای این جنبش ملی ؛ ما در روز سه شنبه 18 تیر ماه(۸ جولای)برای همراهی و حمایت ازدانشجویان؛بانوان؛جوانان و أزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی ؛در لندن تظاهراتی خواهیم داشت و از هم میهنان عزیز و هر انکس که دغدعه آزادی ایران و ایرانی را دارد- فارغ از هر گونه طرز تفکر و جریان سیاسی-تقاضا شرکت وحمایت و هم صدایی داریم تا فریادی رسا به گوش جهانیان برسانیم. وعده دیدار سه شنبه 18 تیر (۸جولای) از ساعت1تا4 بعداز ظهر روبروی سفارت اشغالی ایران مقابل هایدپارک

پاینده ایران
حزب مشروطه ایران