۱۳۸۷ تیر ۳۰, یکشنبه

نشست 36 دفتر پژوهش حزب مشروطه ایران

در بخش خبر ها و رسانه ها:
ایرانیان با 760 میلیارد تومان بالا ترین سرمایه گزاری سال 2007 را در امارات خلیج فارس داشته اند.
انجمن صنفی روزنامه نگاران توسط وزارت کار و امور اجتماعی منحل شد
وزارت نفت به بنیاد مستضعفان اجازه بستن قرارداد و فروش نفت داد
به گفته امام جمعه طبس 99 در صد نامه های مردم به یکی از امام زاده ها مربوط به ازدواج و اشتغال است.
سامانه های فارسی زبان از انتشار تظاهرات در مشهد و اصفهان و شهر های دیگر در دفاع از خلیج فارس و منافع ملی ایران خود داری کرده اند.
دعوت بی بازتاب حزب دمکرات کردستان به تشکیل جبهه واحد از "ملیت های ایران" و دیگر سازمان ها.

در ادامه بحث درباره منشور حزب آقای کردی پیشنهاد کرد که در منشور حزب به نقش رهبری شاهزاده رضا پهلوی برای رساندن پیام آزادیخواهانه مردم ایران به جهانیان اشاره و بر تعیین شکل رژیم آینده ایران توسط رای آزادانه مردم تاکید شود. نظر آقای قطبی این بود که ما اعلام کنیم که رضا پهلوی به موجب قانون اساسی پیشین شاه ایران است ولی در احترام به رای مردم خواهان نظر مردم در این رابطه هستیم. آقای رحیمی معتقد بود که مسئله ما قانون اساسی گذشته نیست لیبرالیسم و حقوق بشر است ما نمی توانیم جواب مردم رابدهیم که شما پیشاپیش شاه را انتخاب کرده اید دیگر چه می گوئید که رای بدهید. چه اصراری است کسی را که خودش را پادشاه نمی داند پادشاه بنامیم؟

آقای کردی در توضیح پیشنهاد خود گفت مردم ایران در قلب شان تمایل شدید به پادشاهی دارند و جامعه ایرانی با ساختار قومی- ایلی- پدر سالارانه اش هنوز نیاز به یک رهبر نیک اندیش و یک رضا شاه به اضافه دمکراسی دارد.

اقای همایون گفت ما نباید خود را جای مردم بگذاریم و هیچ کس نمی داند مردم در این اوضاع سردرگم و آشفته چه می خواهند. نظر ها می تواند با اوضاع و احوال عوض شود و در نتیجه بهتر است همیشه روی اصول پابر جا بمانیم تا از همه تنگنا ها بدر آئیم و ناچار از دروغ و تناقض نباشیم. شاهزاده در قاهره گفت آماده است در موقع خود وظایف شاهی را انجام دهد. از آن وقت هم دائما از این اظهار فاصله گرفته است. به موجب همان قانون اساسی نیز تا تشریفات را بجا نیاورد پادشاه نیست ولی در شاهزاده بودنش تردیدی نیست. قانون اساسی پیشین، هم مذهب رسمی داشت هم شورای نگهبان به صورت پنج مجتهد با حق وتو بر قوانین و به هیچ وجه به درد نمی خورد. دوران رضا شاه هم تمام شده است و اگر ما معتقد نیستیم که ایرانیان شایستگی دمکراسی دارند اصلا مبارزه ما بی معنی است.
ما، دست کم من، پادشاهی را به دلیل اینکه مردم پادشاهی می خواهند انتخاب نکرده ایم و اگر 99 در صد امروز بگویند پادشاهی نمی خواهند من نظرم عوض نخواهد شد و معتقدم با این فرهنگ سیاسی که ما داریم وجود مقامی که قدرت و مسئولیتی ندارد و به هیچ گروهی وابسته نیست و هر روز نگرانی انتخاب شدن ندارد یک عامل ثبات است و به حفظ ایران و نهاد های دمکراتیک کمک خواهد کرد، مانند اسپانیا.
میان منشور و ادبیات حزبی باید تفاوت گذاشت. منشور نباید وارد جزئیات شود و رساندن صدای ملت ایران به دنیا پنج در صد مبارزه بیشتر نیست. بند 3 منشور اشکالی ندارد چون القاب پادشاهی بعد از رای مردم آمده است و به نظر من بهتر است همین گونه بماند.

آقای پاشائی گفت ایستادن روی اصول و آنچه به نظر ما مصلحت ملی است از آغاز مورد نظر بوده است. سی سال پیش جرئت می خواست که از پادشاهی دفاع کنیم. اگر مردم بدانند که ما شاهزاده را برای ایران می خواهیم و اگر برای پیش انداختن خودمان در محیط های کوچک بی اثر، هر لحظه نام ایشان را نبریم مطمئنا بیشتر به سود امر ما خواهد بود.
سامانه های فارسی زبان توجهی به مبارزاتی که در ایران در جهت دفاع از ناسیونالیسم ایرانی می شود ندارند. در تظاهرات مشهد یک نفر کشته شد و سامانه های دگراندیش خبری ندادند. ولی مبارزه ای که روی تاریخ و ناسیونالیسم ایرانی کار می کند کم کم جایش را باز خواهد کرد. ما باید به سهم خود خبر ها را به هر جا بفرستیم. ضمنا شورای مرکزی با پیشنهاد دفتر پژوهش موافقت کرد و کنگره هفتم حزب به نام فریدون آدمیت نامیده خواهد شد.

دستور نشست آینده (یکشنبه 20 ژوئیه 2008) ادامه گفتگو در باره منشور.


هیچ نظری موجود نیست: