سعود الفیصل، وزیر خارجه عربستان سعودی طی یک کنفرانس مطبوعاتی در ریاض، نسبت به آنچه که حمایت ایران از «کودتا» در لبنان نامید، هشدار داد و تاکید کرد که این مساله بر روابط ایران با کشورهای عرب تاثیر خواهد گذاشت.
منظور آقای فیصل از «کودتا» درگیری مسلحانه نیروهای حزبالله با حامیان دولت فواد سینیوره نخست وزیر لبنان در چند روز اخیر است.
عربستان سعودی مهمترین حامی دولت آقای سینیوره در بین کشورهای عرب است در حالی که ایران از حزبالله پشتیبانی میکند.
در واقع هر کدام از دو کشور، تلاش میکنند تا متحدان خود را در لبنان تقویت کنند و از همین رو، درگیری بین حزبالله و دولت آقای سینیوره، عملا حامیان آنان را رو در روی هم قرار داده است.
با آنکه سیاست رسمی دولت ایران، حفظ و گسترش رابطه با عربستان است، اما رسانههای نزدیک به حکومت، به خصوص از زمانی که عماد مغنیه، فرمانده امنیتی حزبالله لبنان به طرز مرموزی در دمشق به قتل رسید، تبلیغات جهت داری را علیه زمامداران سعودی به راه انداختهاند و بعضا این کشور را به دست داشتن در قتل آقای معنیه و همراهی مخفیانه با اسرائیل متهم کردهاند.
در مقابل، عربستان نیز که دارای سیاست خارجی به شدت محافظه کارانه و محتاطانهای است و عموما سعی میکند اختلافهای پنهان خود با سایر کشورها را علنی نکند، از زمان به بن بست رسیدن انتخاب رئیس جمهور جدید لبنان، سیاست رسانهای خود را علیه ایران تهاجمی کرده و مطبوعات فرا منطقهای منتسب به خاندان سعودی، گزارشهای متعددی درباره نفوذ منفی ایران در جهان عرب انتشار دادهاند.
مقابله نظامی حزبالله با دولت آقای سینیوره اما سبب شده است که عربستان سعودی احتیاط و مخفی کاری در روابط خود با ایران را کنار بگذارد و به طور علنی نقش جمهوری اسلامی در لبنان را به چالش بگیرد.
در حقیقت، اختلاف ایران و عربستان در مورد لبنان، بخشی از بازی کلان تری است که در منطقه خاورمیانه در جریان است.
کشورهای میانهرو عرب، گسترش رابطه با دولت شیعه عراق را به فاصله گرفتن آن از ایران مشروط کردهاند و با ارائه یک ابتکار صلح به اسرائیل، خواهان حل نهایی مناقشه فلسطین هستند تا بدین وسیله زمینههای نفوذ ایران در کشورهای عربی از بین برود
اعراب متحد آمریکا در خاورمیانه بر این باورند که ایران با استفاده از خلاء قدرت ناشی از سرنگونی رژیم صدام حسین در عراق توسط ارتش آمریکا و احساسات ناشی از ادامه اشغال سرزمینهای عربی توسط اسرائیل در بین مسلمانان منطقه، نفوذ خود را در خاورمیانه گسترش داده و در صدد است که با استفاده از این نفوذ، بر منطقه مسلط شود و نظم مورد دلخواه خود را بر اعراب تحمیل کند.
به همین علت، کشورهای میانهرو عرب، گسترش رابطه با دولت شیعه عراق را به فاصله گرفتن آن از ایران مشروط کردهاند و با ارائه یک ابتکار صلح به اسرائیل، خواهان حل نهایی مناقشه فلسطین هستند تا بدین وسیله زمینههای نفوذ ایران در کشورهای عربی از بین برود.
ایران به نوبه خود، هر گونه نفوذ منفی در دنیای عرب را رد میکند و حمایت خود از گروههای ستیزه جوی فلسطینی و حزبالله لبنان را اقدامی در جهت دفاع از منافع اعراب در مقابل اسرائیل معرفی میکند.
منطق ایران در حمایت از گروههای فلسطینی و لبنانی، مورد قبول اعراب قرار نگرفته و ظاهرا هر چه زمان به پیش میرود، آنان نسبت به اهداف واقعی ایران بیشتر ظنین میشوند.
آنچه به این مساله در روزهای اخیر به شدت دامن زده، استفاده حزبالله لبنان از سلاح خود در درگیریهای داخلی لبنان است.
هر چند که صفوف اعراب در مقابل ایران هنوز متحد نیست، اما به نظر میرسد که سعودیها خواهان تشکیل جبههای علیه ایران در بین کشورهای عرب هستند
پیش از این رهبران حزبالله تاکید میکردند که سلاحهای خود را برای مقابله با اسرائیل میخواهند و هرگز آن را در مناقشات سیاسی داخلی به کار نخواهند گرفت. این موضوع به ایران کمک میکرد تا در مقابل اعراب سیاست خود را صرفا سیاستی ضد اسرائیلی اعلام کند.
مقابله نظامی حزبالله با دولت مورد حمایت کشورهای عرب اما ایران را در برابر اعراب در موقعیت بغرنجی قرار داده است.
هر چند که صفوف اعراب در مقابل ایران هنوز متحد نیست، اما به نظر میرسد که سعودیها خواهان تشکیل جبههای علیه ایران در بین کشورهای عرب هستند.
ظاهرا تلاش عربستان در جریان کنفرانس اخیر وزیران خارجه عرب در قاهره برای موضع گیری اجماعی علیه ایران و حزبالله به نتیجه نرسید و از همین رو، سعود الفیصل مجبور به اعلام موضع یکجانبه علیه ایران شد.
به نظر میرسد که سعودیها برای وادار ساختن ایران به تغییر سیاست خود در لبنان و به طور کلی در خاورمیانه، مسائل داخلی لبنان را به اختلافهای فرقهای ارتباط دهند. گر چه به نظر نمیرسد که ماهیت درگیریهای جاری لبنان فرقه گرایانه باشد، اما شیعه بودن حزبالله و سنی بودن نخست وزیر لبنان، میتواند زمینهای برای معرفی درگیریها به عنوان اقدامی فرقه گرایانه فراهم آورد.
اسرائیل نیز که همیشه بزرگترین دشمن اعراب معرفی شده، از مدتها پیش میکوشد تا ایران را به عنوان دشمن مشترک اعراب و اسرائیل معرفی کند
در این میان اما نقش قدرتهای فرامنطقهای مانند آمریکا و همینطور اسرائیل نیز در روابط ایران و اعراب در حال پررنگ شدن است.
اعراب محافظه کار که تاکنون نسبت به سیاست آمریکا در خاورمیانه تردیدهایی داشتند، اینک به طور فزایندهای دست کم با بخشی از این سیاست که علیه نفوذ منطقهای ایران به کار افتاده، هماهنگ میشوند.
اسرائیل نیز که همیشه بزرگترین دشمن اعراب معرفی شده، از مدتها پیش میکوشد تا ایران را به عنوان دشمن مشترک اعراب و اسرائیل معرفی کند. به نظر میرسد وقایع لبنان، برخی از کشورهای عرب را تا اندازهای متقاعد کرده است که نفوذ ایران در منطقه، خطرناک تر از اسرائیل است و این موضوع میتواند اعراب و اسرائیل را در صف واحدی علیه ایران قرار دهد.
در مجموع چنین به نظر میرسد که با وقایع لبنان، بازی بزرگ در خاورمیانه آغاز شده است، این بازی ممکن است به یک بیثباتی گسترده و یا سازشهای تاریخی منجر شود.
منظور آقای فیصل از «کودتا» درگیری مسلحانه نیروهای حزبالله با حامیان دولت فواد سینیوره نخست وزیر لبنان در چند روز اخیر است.
عربستان سعودی مهمترین حامی دولت آقای سینیوره در بین کشورهای عرب است در حالی که ایران از حزبالله پشتیبانی میکند.
در واقع هر کدام از دو کشور، تلاش میکنند تا متحدان خود را در لبنان تقویت کنند و از همین رو، درگیری بین حزبالله و دولت آقای سینیوره، عملا حامیان آنان را رو در روی هم قرار داده است.
با آنکه سیاست رسمی دولت ایران، حفظ و گسترش رابطه با عربستان است، اما رسانههای نزدیک به حکومت، به خصوص از زمانی که عماد مغنیه، فرمانده امنیتی حزبالله لبنان به طرز مرموزی در دمشق به قتل رسید، تبلیغات جهت داری را علیه زمامداران سعودی به راه انداختهاند و بعضا این کشور را به دست داشتن در قتل آقای معنیه و همراهی مخفیانه با اسرائیل متهم کردهاند.
در مقابل، عربستان نیز که دارای سیاست خارجی به شدت محافظه کارانه و محتاطانهای است و عموما سعی میکند اختلافهای پنهان خود با سایر کشورها را علنی نکند، از زمان به بن بست رسیدن انتخاب رئیس جمهور جدید لبنان، سیاست رسانهای خود را علیه ایران تهاجمی کرده و مطبوعات فرا منطقهای منتسب به خاندان سعودی، گزارشهای متعددی درباره نفوذ منفی ایران در جهان عرب انتشار دادهاند.
مقابله نظامی حزبالله با دولت آقای سینیوره اما سبب شده است که عربستان سعودی احتیاط و مخفی کاری در روابط خود با ایران را کنار بگذارد و به طور علنی نقش جمهوری اسلامی در لبنان را به چالش بگیرد.
در حقیقت، اختلاف ایران و عربستان در مورد لبنان، بخشی از بازی کلان تری است که در منطقه خاورمیانه در جریان است.
کشورهای میانهرو عرب، گسترش رابطه با دولت شیعه عراق را به فاصله گرفتن آن از ایران مشروط کردهاند و با ارائه یک ابتکار صلح به اسرائیل، خواهان حل نهایی مناقشه فلسطین هستند تا بدین وسیله زمینههای نفوذ ایران در کشورهای عربی از بین برود
اعراب متحد آمریکا در خاورمیانه بر این باورند که ایران با استفاده از خلاء قدرت ناشی از سرنگونی رژیم صدام حسین در عراق توسط ارتش آمریکا و احساسات ناشی از ادامه اشغال سرزمینهای عربی توسط اسرائیل در بین مسلمانان منطقه، نفوذ خود را در خاورمیانه گسترش داده و در صدد است که با استفاده از این نفوذ، بر منطقه مسلط شود و نظم مورد دلخواه خود را بر اعراب تحمیل کند.
به همین علت، کشورهای میانهرو عرب، گسترش رابطه با دولت شیعه عراق را به فاصله گرفتن آن از ایران مشروط کردهاند و با ارائه یک ابتکار صلح به اسرائیل، خواهان حل نهایی مناقشه فلسطین هستند تا بدین وسیله زمینههای نفوذ ایران در کشورهای عربی از بین برود.
ایران به نوبه خود، هر گونه نفوذ منفی در دنیای عرب را رد میکند و حمایت خود از گروههای ستیزه جوی فلسطینی و حزبالله لبنان را اقدامی در جهت دفاع از منافع اعراب در مقابل اسرائیل معرفی میکند.
منطق ایران در حمایت از گروههای فلسطینی و لبنانی، مورد قبول اعراب قرار نگرفته و ظاهرا هر چه زمان به پیش میرود، آنان نسبت به اهداف واقعی ایران بیشتر ظنین میشوند.
آنچه به این مساله در روزهای اخیر به شدت دامن زده، استفاده حزبالله لبنان از سلاح خود در درگیریهای داخلی لبنان است.
هر چند که صفوف اعراب در مقابل ایران هنوز متحد نیست، اما به نظر میرسد که سعودیها خواهان تشکیل جبههای علیه ایران در بین کشورهای عرب هستند
پیش از این رهبران حزبالله تاکید میکردند که سلاحهای خود را برای مقابله با اسرائیل میخواهند و هرگز آن را در مناقشات سیاسی داخلی به کار نخواهند گرفت. این موضوع به ایران کمک میکرد تا در مقابل اعراب سیاست خود را صرفا سیاستی ضد اسرائیلی اعلام کند.
مقابله نظامی حزبالله با دولت مورد حمایت کشورهای عرب اما ایران را در برابر اعراب در موقعیت بغرنجی قرار داده است.
هر چند که صفوف اعراب در مقابل ایران هنوز متحد نیست، اما به نظر میرسد که سعودیها خواهان تشکیل جبههای علیه ایران در بین کشورهای عرب هستند.
ظاهرا تلاش عربستان در جریان کنفرانس اخیر وزیران خارجه عرب در قاهره برای موضع گیری اجماعی علیه ایران و حزبالله به نتیجه نرسید و از همین رو، سعود الفیصل مجبور به اعلام موضع یکجانبه علیه ایران شد.
به نظر میرسد که سعودیها برای وادار ساختن ایران به تغییر سیاست خود در لبنان و به طور کلی در خاورمیانه، مسائل داخلی لبنان را به اختلافهای فرقهای ارتباط دهند. گر چه به نظر نمیرسد که ماهیت درگیریهای جاری لبنان فرقه گرایانه باشد، اما شیعه بودن حزبالله و سنی بودن نخست وزیر لبنان، میتواند زمینهای برای معرفی درگیریها به عنوان اقدامی فرقه گرایانه فراهم آورد.
اسرائیل نیز که همیشه بزرگترین دشمن اعراب معرفی شده، از مدتها پیش میکوشد تا ایران را به عنوان دشمن مشترک اعراب و اسرائیل معرفی کند
در این میان اما نقش قدرتهای فرامنطقهای مانند آمریکا و همینطور اسرائیل نیز در روابط ایران و اعراب در حال پررنگ شدن است.
اعراب محافظه کار که تاکنون نسبت به سیاست آمریکا در خاورمیانه تردیدهایی داشتند، اینک به طور فزایندهای دست کم با بخشی از این سیاست که علیه نفوذ منطقهای ایران به کار افتاده، هماهنگ میشوند.
اسرائیل نیز که همیشه بزرگترین دشمن اعراب معرفی شده، از مدتها پیش میکوشد تا ایران را به عنوان دشمن مشترک اعراب و اسرائیل معرفی کند. به نظر میرسد وقایع لبنان، برخی از کشورهای عرب را تا اندازهای متقاعد کرده است که نفوذ ایران در منطقه، خطرناک تر از اسرائیل است و این موضوع میتواند اعراب و اسرائیل را در صف واحدی علیه ایران قرار دهد.
در مجموع چنین به نظر میرسد که با وقایع لبنان، بازی بزرگ در خاورمیانه آغاز شده است، این بازی ممکن است به یک بیثباتی گسترده و یا سازشهای تاریخی منجر شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر